320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 70

صفحه 70

فرمود : پس زردی من به آن سمی که خیال می کردی کشنده من است بر طرف شد؛ و پاهایش را کشید ، و ساق هایش را برهنه کرد و فرمود : اما این ساق های من پس تو گمان کردی من در حمل بار بر آنها باید نسبت به بدنم مدارا کنم تا ساق هایم نشکند و من به تو می گویم که طب خدا بر خلاف طب تو است ، و دستش را به ستون چوبی بزرگی زد که زیر سقف آن مجلس بود و دو اطاق روی هم بالای آن بود ، و آن را حرکت داده از جا کند و سطح و دیوارها و دو بالاخانه همه بلند شد و یونانی غش کرد . ( 83 )

طعام های غیبی

74 - نعمت های بهشتی از آن شیعیان علی ( ع )

امام حسین ( ع ) می فرماید : ( روزی پیش علی ( ع ) نشسته بودیم و در آن جا درخت انار خشکی بود . عده ای از دشمنان حضرت وارد شدند که در بین آنها از دوستداران او نیز بودند . آنان به حضرت ، سلام کردند و امام فرمود : ( بنشینید ) .

سپس فرمود : ( امروز به شما معجزه

ای نشان می دهم که مثل مائده در میان بنی اسرائیل باشد ) . آن گاه فرمود : ( به درخت نگاه کنید ) . درخت خشکی بود که ناگهان آب بر شاخه هایش جریان پیدا کرد و سبز شد و برگ آورد و میوه هایش تا بالای سر ما آمد .

سپس رو کرد به ما که ما از دوستدارانش بودیم ، گفت : دستتان را دراز کنید و از میوه ها بچینید و بخورید . و ما نیز دست های خود را دراز کردیم و از انارها چیدیم و خوردیم . تا آن زمان میوه ای به خوشمزگی آن نخورده بودیم . سپس به کسانی که او را دشمن می داشتند رو کردند و فرمود : ( بچینید و بخورید ) .

اما آنان وقتی که دستشان را بالا بردند ، انار بالا رفت و هیچ یک از آنها نتوانستند حتی یک انار بچیند ! گفتند : یا امیرالمؤ منین ! چرا دست آنها رسید ولی دست ما نرسید ؟

فرمود : ( بهشت نیز همین طور است ، فقط دست دوستان ما به نعمت های بهشتی می رسد ، نه دست دشمنان ما ) .

آنان وقتی از منزل خارج شدند ، گفتند : این از سحر علی بن ابی طالب ، کم است .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه