320 داستان از معجزات و کرامات امیر المومنین علی علیه السلام صفحه 98

صفحه 98

: قسم به کسی که جانم در دست اوست همین قدر مرا کافی است به آن چه خدا نازل فرموده اقرار داشته و گفتار پیامبر خدا تصدیق داشته و کلام پدرم را تکذیب نمی کنم .

امیرالمؤ منین ( ع ) بیرون آمده و در مسجد نزول اجلال فرموده و اصحاب و یاران دور آن حضرت حلقه زدند در این هنگام حضرت حسین ( ع ) تشریف آوردند تا رسیدند مقابل امیرالمؤ منین ( ع ) و آن جا ایستادند ، امیرالمؤ منین ( ع ) دست مبارک بر سر ایشان نهاده و فرمودند : پسرم ، خداوند متعال ، اقوام و طوایفی را به وسیله قرآن تقبیح نموده و مورد سرزنش و ملامت قرار داده و فرموده است :

فما بکت علیهم السما والارض و ما کانوا منظرین .

به خدا قسم حتما پس از من تو را خواهند کشت سپس آسمان و زمین بر تو گریه خواهند نمود . ( 114 )

101 - تعزیت علی ( ع ) در کربلا

ابن عباس گفت : با علی ( ع ) بودم در زمان خروج او به صفین ( یعنی برای جنگ با معاویه ) ، پس زمانی که وارد زمین نینوا شد . آن زمین نزدیک شط فرات بود . با صدای بلند فرمود : ای پسر عباس آیا می شناسی این موضع را ؟

عرض کردم : نمی شناسم .

فرمود : اگر بشناسی این زمین را از این زمین عبور نمی کنی تا اینکه گریه کنی .

ابن عباس گفت : پس علی ( ع ) گریست ، گریه طولانی ، تا آنکه محاسن شریفش تر شد و دانه های اشک آن جناب بر سینه او

ریخت و ما نیز گریه کردیم با آن حضرت و او می فرمود : آه آه چه می خواهند از من آل ابی سفیان که حزب شیطان و اولیای کفرند .

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه