کرامات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صفحه 99

صفحه 99

خیلی زیاد است.

بچه را در اصفهان پیش دکتر معین هم بردیم، او نیز همان حرف را به ما زد و گفت: غدّه، سرطانی است و هر دکتری هم نمی تواند او را عمل کند. چون غده اش سمّی است. هرچه زودتر باید بستری شود.

برادر زاده ام را بستری کردیم و سه روز در بیمارستان الزهرای اصفهان بودیم. با این که قرار بود روز چهارم عمل شود، ولی او را مرخص کردند و گفتند که چهارشنبه دیگر بیایید!

او را از بیمارستان مرخص کردیم. نذر کردم تا هر هفته، روزهای چهارشنبه او را به جمکران بیاورم. برای اوّلین بار که به مسجد مشرّف شدیم، بعد از خواندن نماز امام زمان علیه السلام کنار چاه عریضه رفتم. بچه را هم در بغلم گرفته بودم و با دلی شکسته گریه می کردم.

اشک هایم روی صورتش می چکید. بیدار شد و گفت: عموجان! فکر کردم دارد باران می آید. چرا گریه می کنی؟

گفتم: هم برای تو و هم برای خودم. شفای تو را از امام زمان علیه السلام می خواهم.

بعد از آن، هر وقت او را به جمکران می آوردیم، حالش بهتر می شد؛ تا این که بعد از چهار ماه وقتی از سرش عکس گرفتیم و پیش دکتر بردیم، گفت: هیچ اثری از غدّه سرطانی نیست. این بچه را خدا و امام زمان علیه السلام شفا داده اند.(1)


1- - دفتر ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران، شماره 321، تاریخ 15/6/77.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه