برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 107

صفحه 107

تباه کند (یعنی با قیام شما مخالفت کند)»(1)امام در آن جمع حاضر شد و فرمود: «این کار را نکنید؛ زیرا هنوز زمان آن [قیام مهدی موعود] نرسیده است» . سپس خطاب به عبدالله فرمود: «اگر تو گمان کرده‌ای که این پسرت، مهدی [موعود] است، چنین نیست و اکنون زمان آمدن او نیست» . عبدالله خشمگین شد و گفت: «خود می‌دانی که مطلب آن‌گونه نیست که تو می‌گویی، ولی حسدی که نسبت به فرزند من داری، شما را به گفتن این سخن وادار کرده است» . حضرت فرمود: «به خدا سوگند، حسد مرا وادار نکرد تا این سخنان را بگویم، بلکه این مرد و برادران و فرزندانشان - دست به پشت ابوالعباس زد - به خلافت می‌رسند، نه شما» . آن‌گاه دست به شانه «عبدالله بن حسن» زد و فرمود: «به خدا سوگند، منصب خلافت به تو و فرزندانت نخواهد رسید، بلکه این منصب به آنها می‌رسد و پسران تو کشته خواهند شد» . این سخن را گفت و به دست «عبدالعزیز بن عمران زهری» تکیه کرد و از جا برخاست. سپس رو به «عیسی بن عبدالله» کرد و فرمود: «آن فرد را دیدی ردای زرد بر دوش داشت؟ (مراد، ابوجعفر منصور بود)» . عرض کردم: «آری» . فرمود: «به خدا سوگند، می‌بینم که او محمّد بن عبدالله را می‌کشد» . من با تعجب پرسیدم: «محمّد را می‌کشد؟» فرمود: «آری»(2)«عبدالله بن جعفر بن مسوّر» گفته است که جعفر بن محمّد (ع) از آن


1- مقاتل الطالبیین، ص ٢١٧.
2- همان.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه