برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 127

صفحه 127

سپس به یاد باقی‌مانده لباس حضرت رضا (ع) افتاد که نزدش بود (چون قسمت دیگری از آن را مردم «قم» از او گرفته بودند) . آن لباس را به چشم کنیز کشید و چشم او را با قسمتی از آن باقی‌مانده لباس در اول شب بست. وقتی صبح شد و دستمال را باز کرد، دید چشمش خوب شده است. به برکت حضرت رضا (ع) ، چشم کنیز حتی بهتر از قبل از بیماری شده بود.(1)

نجات‌بخشی توسل به حضرت امام رضا (ع)

«ابوبکر حَمّامی» که در «نیشابور» از اصحاب حدیث بود، می‌گوید: «بعضی از مردم مالی را به من امانت دادند و من آن را در جایی دفن کردم. ولی جای دفن را فراموش کردم. پس از مدتی صاحب امانت آمد و امانتش را از من خواست. من هم جای دفنش را نمی‌دانستم. حیران و نگران بودم و صاحب امانت هم مرا به تصرف در امانت متهم کرد. اندوهگین و ناراحت از خانه بیرون آمدم. گروهی از مردم را دیدم که قصد زیارت حضرت امام رضا (ع) را دارند. با آنان به سوی مشهد رفتم. امام هشتم را زیارت کردم و در آنجا از خدا خواستم که جای امانت را به من بنمایاند. چنان‌که شخص به خواب رفته، چیزی در خواب می‌بیند، در خواب دیدم شخصی نزد من آمد و گفت: ودیعه را در فلان موضع دفن کرده‌ای. نزد صاحب ودیعه برگشتم و او را به همان موضع راهنمایی کردم، درحالی‌که خوابم را باور نداشتم. صاحب امانت به


1- سفینة البحار، ج ١، ص ۴۴٨؛ داستان دوستان، ج ٢، ص ۶٩.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه