برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 147

صفحه 147

را نمی‌شناختی؟ فرمانده گفت: آیا این شخص، پیامبری از پیامبران است؟ گفتم: نه. فرمانده گفت: این آقا (اشاره به امام) مرا به همان نامی صدا زد که در کودکی در منطقه ترکستان داشتم، با اینکه هیچ کس تاکنون نمی‌دانست که من چنین نامی داشتم»(1)

لشکر حق

خلیفه عباسی (واثق یا متوکل) برای اینکه توان نظامی خود را به رخ امام بکشد، دستور داد تا نیروهای نظامی‌اش که نزدیک به نود هزار نفر می‌شدند، بر اسب‌های خود بنشینند. آن‌گاه هر کدام خورجین اسب خود را که پر از خاک سرخ بود، در نقطه مشخصی خالی کند. سپس لباس رزم بپوشند و با آرایش نظامی خاصّی صف‌آرایی کنند. لشکریان بر اساس دستور وی، خاک‌ها را در همان نقطه مشخص خالی کردند و بدین ترتیب، تپه بزرگی از خاک سرخ تشکیل شد. سپس با ساز و برگ کامل نظامی در آنجا مستقر شدند. خلیفه بالای تل خاک رفت و امام‌هادی (ع) را نزد خود فراخواند و گفت: «هدف من از این کار این است که قدرت سپاهیان مرا ببینید» . امام برای درهم شکستن قدرت پوشالی او فرمود: «آیا می‌خواهی من هم سپاهیانم را به تو نشان دهم؟» خلیفه که تاکنون سخنی از سپاهیان امام نشنیده بود، شگفت‌زده گفت: «آری!» امام دست به دعا برداشت و در پرتو دعای او، آسمان و زمین و مشرق و مغرب از سپاهیان الهی آکنده شد که همگی غرق در


1- داستان دوستان، ج ۵، صص ١۵٧ و ١۵٨.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه