برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 148

صفحه 148

سلاح بودند. خلیفه با دیدن این همه نیروی نظامی وحشت‌زده و مدهوش شد.(1)

زینب کذّاب

در زمان خلافت «متوکل عباسی» ، زنی پیدا شد که ادّعا می‌کرد «زینب» ، دختر فاطمه زهرا علیها السلام است. متوکل به او گفت: «تو بسیار جوانی، درحالی‌که سال‌های بسیاری از زمان رسول خدا (ص) می‌گذرد» . پاسخ داد: «بله، رسول خدا (ص) بر سرم دستی کشید و از خداوند خواست هر چهل سال، دوباره جوانی‌ام بازگردد. این امر هرگز به مردم آشکار نشد و اینک نیازی مرا مجبور به اظهار آن کرد» . متوکل همه بزرگان علوی، عباسی و قریشی را فراخواند و موضوع را بازگو کرد. برخی پذیرفتند و برخی تکذیب کردند و اظهار داشتند که زینب علیها السلام درگذشته است. زن تکذیب می‌کرد و می‌گفت: «اینها دروغ می‌گویند. این موضوع بر مردم پوشیده بود و کسی از مرگ یا زندگی من آگاهی نداشته است» . متوکل از حاضران خواست تا دلیل قانع‌کننده‌ای برای اثبات ادّعای خود بیاورند. همه ساکت شدند. سپس گفتند: «ابن الرضا (ع) را احضار کنید. شاید او دلیلی بر ردّ ادّعای این زن داشته باشد» . امام هادی (ع) را فراخواندند و ایشان را از جریان آگاه ساختند. امام فرمود: «این زن دروغ می‌گوید: زینب علیها السلام وفات کرده است. من دلیلی برای ردّ ادّعای او دارم» . گفتند: «دلیل شما چیست؟» فرمود: «گوشت


1- بحارالانوار، ج ۵٠، ص ١۵۵.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه