برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 150

امام از جای برخاست و به سمت نردبان آمد؛ شیرها دوباره گرد حضرت را گرفتند و خود را به پای امام می‌مالیدند. امام با دست به آنها اشاره کرد که دور شوند. همگی بازگشتند. امام بیرون آمد و فرمود: «هرکس گمان می‌کند که فرزند فاطمه است، میان شیرها برود» . متوکل که سخت احساس رسوایی می‌کرد، زن را مجبور کرد که میان قفس برود. زن فریاد می‌زد: «به خدا سوگند، دروغ گفتم. من دختر فلانی هستم و مشکلات زندگی مرا به این کار واداشت» . متوکل که گمان می‌کرد آن زن باید تاوان این رسوایی را بدهد، دستور داد او را میان قفس شیرها بیندازند. در این هنگام، مادر متوکل میانجی شد و نگذاشت که با او چنین کنند.(1)

چرا شیعه شدم

بر اساس روایات فراوان، امام معصوم (ع) هرگاه بخواهد از چیزی که بر او پوشیده است، آگاه شود، خداوند او را بدان آگاه خواهد ساخت. امام علی النقی (ع) نیز بسان دیگر پیشوایان از غیب خبر می‌داد و آینده را آشکارا می‌دید. همچنین از درون افراد آگاه بود و زمان مرگ افراد را می‌دانست. «ابوالعباس احمد ابی النصر» و «ابوجعفر محمد بن علویه» می‌گویند: «شخصی از شیعیان اهل بیت علیهم السلام به نام عبدالرحمان در اصفهان می‌زیست. روزی از او پرسیدند: سبب شیعه شدن تو در این شهر چه