برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 159

صفحه 159

ولی پول‌ها را نیافتم. بعد معلوم شد پسرم جای پول را دانسته و آنها را برداشته و گریخته است. به این ترتیب، به هیچ چیزی از آن پول‌ها دست نیافتم»(1)

عطای انگشتر

«ابوهاشم جعفری» می‌گوید: «به حضور امام حسن عسکری (ع) رفتم. هدفم نیز این بود که نگین انگشتری را از آن حضرت تقاضا کنم تا انگشتری بسازم و آن نگین را به عنوان تبرّک، بر سر انگشترم بگذارم. وقتی به حضورش شرف‌یاب شدم، به طور کلی آن تقاضا را فراموش کردم. پس از ساعتی، برخاستم و خداحافظی کردم. همین که خواستم از محضرش بیرون بیایم، انگشتری را به طرف من گرفت و فرمود: تقاضای تو، نگین بود. ما به تو، نگین را با انگشترش دادیم. خداوند این انگشتر را برای تو مبارک گرداند. از این حادثه، تعجب کردم که آن حضرت به آنچه در ذهنم پوشیده بود، خبر داد. عرض کردم: ای آقای من! به راستی که تو ولی خدا و همان امامی هستی که خداوند فضل و اطاعت آن امام را دین خود قرار داده است. فرمود: « غَفَر اللهُ لَکَ یا اَباهاشمٍ»(2)؛ «خدا تو را ببخشد ای ابوهاشم» .


1- الارشاد، ج ٢، ص ٣١٨؛ احقاق الحقّ، ج ١٢، ص ۴٧٠ با اندکی اختلاف در متن .
2- داستان‌های شنیدنی از چهارده معصوم، صص ٢٠٠ و ٢٠١؛ به نقل از: اعلام الوری، ص ٣۵۶.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه