برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 162

جمعه می‌میرد و قبل از مرگش، پول تو را خواهد داد. قبل از روز جمعه، پسرعمویم نزد من آمد و طلب مرا پرداخت. به او گفتم: چطور شد که آن همه نزد تو آمدم، طلب مرا نمی‌دادی، ولی اکنون خودت آمدی و پرداختی؟ در جواب گفت: در عالم خواب، با امام حسن عسکری (ع) ملاقات کردم. آن حضرت به من فرمود: وقت مرگ تو نزدیک شده است؛ طلب پسرعمویت را بپرداز»(1)همچنین «عمر بن ابی مسلم» می‌گوید که «سمیع مسمعی» ، همسایه دیوار به دیوار من بود و مرا بسیار آزار می‌داد. به امام عسکری (ع) نامه‌ای نوشتم و تقاضا کردم دعا بفرماید که خداوند فرجی بفرماید. پاسخ داد: «تو را به فرجی سریع بشارت می‌دهم. تو مالک خانه همسایه‌ات خواهی شد» . پس از یک ماه صاحب آن خانه فوت کرد و من خانه او را خریدم و به برکت امام، آن را به خانه خویش ضمیمه ساختم.(2)

امام و دگرگونی شکنجه‌گران

هنگامی که خلیفه وقت عباسی، امام حسن عسکری (ع) را دستگیر و زندانی کرد، چند تن از وابستگان عباسی نزد «صالح بن وصیف» که رییس زندان بود آمدند و به او سفارش کردند در زندان بر آن حضرت سخت بگیرد. صالح در پاسخ گفت: «چه کنم؟ دو نفر از نانجیب‌ترین افرادی را که می‌شناختم، یافتم و آنان را مأمور شکنجه حسن بن علی (ع)