برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 165

صفحه 165

گفت: «ای پسر رسول خدا، مدت یک ماه است که عارضه‌ای در چشمان پسرم پدیدار شده و هر دو چشمش کور گشته است. از درگاه خدا بخواه که چشمانش را به او برگرداند» . امام حسن عسکری (ع) فرمود: «او را به اینجا بیاور» . آن پسر را نزد امام آوردند. امام بر چشمان او دستی کشید که همان دم بینا شد. سپس یک یک حاضران پیش می‌آمدند و امام نیازهایشان را برآورده می‌ساخت و به پرسش‌های آنان پاسخ می‌گفت و برای همه دعای خیر می‌کرد. سپس همان هنگام به سامرا بازگشت.(1)

رام شدن استر سرکش

«احمد بن حارث قزوینی» می‌گوید: «با پدرم (حارث) در شهر سامرا بودیم. پدرم، نگهبان و سرپرست دام‌های کاروان‌سرای منسوب به امام حسن عسکری (ع) بود. در آن هنگام، «المستعین» (دوازدهمین خلیفه عباسی) ، استری داشت که از نظر زیبایی و قامت بلند و چالاکی نظیر نداشت. ولی سرکش بود و نمی‌گذاشت کسی او را زین کند یا لگام بر دهانش ببندد یا بر پشتش سوار شود. گروهی از سواران باتجربه اجتماع کردند و هرگونه حیله و نیرنگی به کار بردند، نتوانستند آن اسب را رام کنند و بر پشتش سوار شوند. یکی از دوستان نزدیک مستعین به وی گفت: برای حسن بن علی (امام حسن عسکری (ع)) پیام بفرست تا به اینجا بیاید. یا بر این استر سوار می‌شود یا این استر او را خواهد کشت.


1- مختار الخرایج، ص ٢١٣؛ بحارالانوار، ج ۵٠، ص ٢۶٣.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه