برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 29

صفحه 29

و هر چه تلاش کردم، نتوانستم خود را به کوه بیاویزم. آتش با جریانی که داشت، مرا حرکت می‌داد و من فریاد می‌زدم و کمک می‌خواستم. در آن حال، فراموشی به من دست داده بود و قدرت تفکر نداشتم تا اینکه به من الهام شد و گفتم: «یا علی بن ابی‌طالب (ع)» . در این حال، دیدم آقایی کنار دره ایستاده است. به دلم افتاد که او امام علی (ع) است. پس گفتم: «ای آقای من، امیرالمؤمنین (ع)» .

حضرت فرمود: «دستت را به من بده» . من نیز دست خود را بلند کردم و حضرت مرا کشید و روی کوه برد و با دست خویش، آتش را خاموش کرد. با حالت ترس بیدار شدم و اکنون شما مرا با این حال می‌بینید و جز آنجا که دست امام به بدن من تماس پیدا کرده است، جایی از بدنم سالم نمانده است» .

محمد بن ابی‌اذینه سه ماه در منزل به مداوای خویش پرداخت تا آنکه بهبود یافت، ولی این حکایت را زیاد برای مردم بازگو نمی‌کرد؛ چون بدن او با بیان این واقعه دچار تب می‌شد(1)

کتمان شهادت

«ابواسرائیلی» از «زید بن ارقم» روایت می‌کند که علی (ع) ، مردم را در مسجد سوگند داد و فرمود: «سوگند می‌دهم به خدا، هر کس که از پیغمبر اکرم (ص) شنیده است که می‌فرمود: هر که من مولا و فرمانروای اویم، علی مولای اوست؛ خدایا دوست بدار آن کس که او را دوست


1- سفینة البحار، ج ۶، ص ۴٢٨.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه