برگی از فضایل و کرامات اهل بیت علیهم‌السلام صفحه 39

صفحه 39

من مپسند که آبرویم از دست برود. بر اثر شدت توسل، خسته و درمانده شدم و خوابم برد. دیدم مرا به محضر حضرت علی (ع) بردند. امام به من فرمود: جمال! ناراحتی؟ عرضه داشتم: آری، سخت ناراحت و رنجیده‌خاطرم. ظرفی از عسل برابر حضرت بود. قاشقی از آن به من مرحمت فرمود و گفت: از این عسل بخور که مشکلت حل می‌شود. من هم به فرمان مولایم از آن عسل خوردم. هنگامی که بیدار شدم، حس کردم تمام کتاب‌های شیعه در سینه من است»(1)

لطف علی (ع) و برکت مالی

عالم متقی، مرحوم «حاج میرزا محمد صدر بوشهری» نقل فرمود: «هنگامی که پدرم، مرحوم «حاج شیخ محمد علی» از نجف اشرف به هندوستان مسافرتی کرد، من و برادرم، شیخ احمد، شش هفت ساله بودیم. اتفاقاً سفر پدرم طولانی شد طوری که آن مبلغی که برای مخارج به مادر ما سپرده بود، تمام شد. طرف عصر از گرسنگی گریه می‌کردیم و به مادر خود می‌چسبیدیم. مادرم به من و برادرم گفت: وضو بگیرید. سپس لباس ما را طاهر کرد و ما را از خانه بیرون آورد تا وارد صحن مقدس علی (ع) شدیم. مادرم گفت: من در ایوان می‌نشینم. شما به حرم بروید و به حضرت علی (ع) بگویید: پدر ما نیست و ما امشب گرسنه‌ایم. پس از حضرت خرجی بگیرید و بیاورید تا برای شما تدارک کنم.

ما وارد حرم شدیم. سر به ضریح گذاشتیم و عرض کردیم: پدر ما


1- اهل بیت علیهم السلام عرشیان فرش‌نشین، حسین انصاریان، صص ۵٧٢ - ۵٧۵.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه