شفا و حاجات در پرتو کرامات: کراماتی از سیدالشهداء و باب الحوائج ابوالفضل علیه السلام و ... صفحه 32

صفحه 32

مشرف می شدند و به خاطر ترس ازدشمن هیچگاه زیارت را ترک نکردند، همانند ابوحمزه ثمالی در این داستان.

حضرت موسی به زیارت امام حسین(علیه السّلام)

ابوحمزه ثمالی فرموده است: در اواخر سلطنت بنی مروان مخفیانه به قصد زیارت امام حسین(علیه السّلام) رفتم و در گوشه ی پنهان شدم بعد از نیمه شب به سوی مرقد سید الشهداء(علیه السّلام) روانه شدم دیدم مردی به سوی من می آید و گفت:« خدا تو را اجر و پاداش دهد بر گرد که به مرقد حضرت نمی رسی من وحشت زده برگشتم و خود را پنهان کردم. نزدیک طلوع صبح دوباره به جانب مرقد حضرت روانه شدم و به نزدیک قبر رسیدم دو باره همان مرد آمد و مرا منع کرد. گفت: به آن قبر نمی توانی برسی. گفتم: عافاک الله چرا به قبر نمی رسم؟! من از کوفه به قصد زیارت آمده ام. بین من و قبر حائل نشو زیرا می ترسم که صبح شود و اهل شام مرا ببینند و به قتل برسانند. آن مرد و قتی این سخن را از من شنید گفت: مقداری صبر کن چون حضرت موسی بن عمران از خدای سبحان اجازه گرفته است که به زیارت سید الشهداء(علیه السّلام) بیاید خداوند به او اجازه داده است و با هفتاد هزار فرشته به زیارت امام حسین(علیه السّلام) آمده اند و تا طلوع صبح در کنار قبر مطهر هستند سپس به آسمان عروج می کنند».

ابو حمزه ثمالی می گوید: من از آن مرد پرسیدم که تو کیستی؟ فرمود:« من یکی از آن

فرشته ها هستم که مأمور پاسبانی قبر سید الشهداء(علیه السّلام) هستیم و برای زائران آن حضرت طلب مغفرت می کنیم». من وقتی این سخن را از او شنیدم، برگشتم و پنهان شدم. در موقع طلوع صبح در جوار مرقد آن حضرت آمدم و کسی مانع من نشد. من زیارت کردم و نماز صبح را در حرم خواندم و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه