- سخن ناشر 1
- 1- لزوم معاشرت با مردم از طریق ادای امانت 7
- 2- باب استحباب خوش رفتاری با مردم و همسایگان 10
- 3 - چگونگی معاشرت با دوستان مختلف 12
- 6- گرامیداشت دوستان و نصیحت کردن آنان 13
- 4- فاصله (در مجالس) به ویژه به اندازۀ یک ذراع در تابستان 13
- 5 - کمک به نیازمندان و ضعیفان 13
- 7- کراهت اخم کردن بر مردم 14
- 8 - دوست یابی و خو گرفتن با دوستان و پذیرفتن اعتراض آنان 14
- 9- استحباب هم نشینی با خردمند بخشنده و دوری از نادان فرومایه 16
- 11- استحباب دیدار و گفتگو با دوستان 17
- 10- استحباب مشتورت با عاقل 17
- 12- استحباب معاشرت با مردم خوب و دوستان قدیمی و اجتناب از معاشرت با بدان 19
- 13- استحباب معاشرت با کسی که انسان عیب او را می داند به منظور نصیحت کردن او 20
- 15- استحباب کمک و یاری دادن دوستان به یکدیگر 21
- 14- استحباب دوستی با کسی که رعایت دوستی را می کند و او را در موقع گرفتاری تنها نمی گذارد 21
- 16- کراهت دوستی با بدکار و نادان و دروغگو 23
- 17- کراهت شرکت دادن افراد فرومایه و گنهکار در امور 25
- 18- تحریم هم نشینی با دروغگو و گنهکار و بخیل و نادان و قاطع رحم و ... 26
- 19- کراهت هم نشینی با فرومایگان و ثروتمندان و گفتگو با زنان 29
- 22- استحباب مشورت با اشخاص صاحب نظر 31
- 23- استحباب مشورت با شخص پرهیزگارِ خردمند و اطاعت از او و کراهت مخالفت با وی 32
- 24- وجوب راهنمایی کسی که تقاضای مشورت می کند 34
- 25- جواز مشورت کردن با کسی که مرتبه او پایین تر است 34
- 26- کراهت مشورت با زنان و نیکو بودن مشورت با مردان 36
- 27- کراهت مشورت با شخص ترسو، بخیل، آزمند، برده، فرومایه و بدکار 36
- 28- تحریم هم نشینی و دوستی با اهل بدعت 37
- 29- کسانی که معاشرت و سلام کردن بر آن ها شایسته نیست 38
- 31- استحباب خوش رفتاری و گشاده رویی با مردم و احترام به آنان 41
- 32- مستحبّ است کسی که مؤمنی را دوست دارد او را از دوستی خود با خبر کند 41
- 33- استحباب آغاز کردن سلام قبل از سخن گفتن و استحباب پاسخ ندادن قبل از سلام 42
- 34- لزوم سلام و کراهت ترک آن و جوب پاسخ سلام 43
- 35- باب استحباب بلند گفتن سلام و سخن نیکو گفتن 44
- 36- باب استحباب سلام کردن بر کودکان 46
- 38- باب استحباب شکرگزاری خدا برای نعمت اسلام و تندرستی 47
- 37- باب حرمت تبعیض بین فقیر و ثروتمند در نحوه سلام کردن و وجوب رعایت مساوات بین آن دو 47
- 40- نحوه سلام گفتن و استحباب انتخاب کلمات مناسب 48
- 39- لزوم بلند سلام کردن و پاسخ دادن به نحوی که مخاطب بشنود 48
- 41- استحباب تکرار سلام تا سه مرتبه در صورت عدم دریافت پاسخ و اجازه ورود 49
- 42- باب استحباب صدا کردن مؤمن با ضمیر جمع در موقع سلام کردن و دعا برای او در هنگام عطسه و غیر آن 50
- 44- باب چگونگی پاسخ سلام دادن به حاضر و غایب 51
- 46- استحباب سلام کردن کوچک بر بزرگ و جمعیّت کم بر جمعیّت زیاد و عابر بر نشسته و ... 53
- 45- استحباب مصافحه با مقیم و در آغوش گرفتن مسافر 53
- 48 - کراهت ترک سلام بر مؤمن حتّی در حال تقیّه 54
- 47- بسنده بودن سلام یک نفر از گروهی و پاسخ یک نفر از گروهی دیگر 54
- 49- روا بودن سلام کردن مرد بر زن 55
- 50 - باب تحریم سلام کردن بر کفّار و اهل لهو و لعب و امثال آن مگر در حال ضرورت و چگونگی پاسخ داده به سلام آنان 55
- 51 - وارد نشدن به خانه غیر بدون اجازه و خبر دادن و سلام کردن و ... 57
- 52 - باب کسانی که رفت و آمد به خانه آن ها شایسته است 58
- 54 - جواز سلام و دعا کردن بر ذمّی در صورت نیاز داشتن به او 59
- 53 - استحباب سلام کردن هنگام بلند شدن از مجلس 59
- 55 - باب جواز مکاتبه مسلمان با اهل ذمّه 60
- 56 - استحباب سالم کردن بر خضر هرگاه نام وی برده شود 60
- 57 - استحباب چشم پوشی و گذشت نسبت به دوستان 61
- 58 - استحباب دعا برای عطسه کننده مسلمان 61
- 62 - استحباب تکرار دعای عطسه های پی درپی تا سه مرتبه 64
- 63 - استحباب «الحمد لله» گفتن در موقع عطسه 65
- 64 - استحباب صلوات بر محمّد و خاندانش برای کسی که عطسه می کند یا می شنود 66
- 65 - درود بر محمّد و خاندانش هنگام عطسه و ذبح حیوانات و جماع محکروه نیست بلکه مستحب است 67
- 67 - اگر گفتاری با عطسه مقارن باشد جایز است آن عطسه را دلیل بر راستی سخن گوینده دانست 68
- 68 - استحباب احترام و بزرگداشت شخص مُسِنّ مؤمن 68
- 66 - جواز دعای عطسه برای ذمّی و دعا برای هدایت وی 68
- 69 - استحباب احترام کریم و شریف 70
- 70 - کراهت نپذیرفتن تکرمی و احترام مانند نپذیرفتن متکا و بوی خوش 71
- 72 - نباید راز دوست را فاش کرد 73
- 74 - کراهت قطع کردن سخن مسلمان 74
- 75 - باب استحباب یا کراهت کیفیّت نشستن 74
- 73 - هرگاه سه نفر با هم باشند کراهت دارد دو نفر از آن ها درِ گوشی صحبت کنند 74
- 76 - نشستن در جای به عنوان تواضع 75
- 78 - باب کراهت نشستن روبه روی خورشید 77
- 77 - باب استحباب رو به قبله نشستن 77
- 80 - استحباب نشستن روی دو پا و در بغل گرفتن زانوها 78
- 81 - استحباب شوخی و خنده کم 78
- 83 - کراهت خنده بدون علّت 80
- 84 - باب کراهت شوخی و خنده زیاد 81
- 85 - استحباب تبسّم بر چهره مؤمن 83
- 87 - وجوب خودداری از آزار همسایه 86
- 88 - استحباب خوش رفتاری با همسایه 88
- 89 - استحباب طعام دادن به همسایگان و وجوب آن در صورت ضرورت 89
- 90 - کراهت همسایگی با اشخاص بد 90
- 91 - استحباب رعایت حدّ همسایگی که از هر طرف چهل خانه است 91
- 92 - استحباب مدارا کردن با همسفر 91
- 93 - استحباب بدرقه هم سفر هنگام جدا شدن، و چند ذمّی باشد 92
- 94 - استحباب نامه نوشتن در سفر و وجوب پاسخ دادن به نامه 92
- 95 - استحباب شروع نامه با بسم الله و نوشتن آن به بهترین خط 93
- 98 - استحباب نوشتن «ان شاءالله» در نامه هر جا که مناسب باشد 94
- 97 - استحباب آغاز نامه به نام کسی که نامه برایش فرستاده می شود 94
- 100 - عدم جواز سوزاندن کاغذهایی که در آن یات قرآن یا نام خدا باشد 95
- 99 - استحباب خشک کردن خط های نامه 95
- 101 - استحباب تقسیم وقت بین دوستان به طور مساوی 97
- 102 - استحباب سؤال کردن از نام و نام خانوادگی و نَسَب و حال دوست و هم نشین 98
- 103 - کراهت از بین رفتن شرم و حیا بین دوستان 99
- 105- استحباب خوش خویی با مردم 101
- 106 - استحباب انس و الفت با مردم 106
- 107 - استحباب خوش رفتاری با مردم 107
- 108 - استحباب خوش رویی و خوش برخوردی 108
- 109- وجوب راستگویی 109
- 110 - استحباب صدق وعده، گر چه یک سال طول بکشد 111
- 111 - مستحب بودن حیا 112
- 113 - استحباب عفو و گذشت 114
- 114 - استحباب عفو از ستمگر، صله رحم، احسان و نیکی... 116
- 115 - استحباب فرو خوردن خشم 118
- 116 - استحباب فرو خوردن خشم از دشمنان دین در زمان حکومتشان 121
- 117 - استحباب صبر در برابر حسودان و مانند آن 122
- 119 - استحباب سخن گفتن در جایی که سکوت روا نیست 126
- 120 - وجوب نگهداری زبان از آنچه که گفتنش روا نیست 127
- 121 - کراهت گفتار زیاد در غیر ذکر خدا 132
- 122 - استحباب مدارا کردن با مردم 134
- 123 - وجوب ادا کردن حقوق واجب و مستحبّ مؤمن 137
- 124 - استحباب رعایت حقّ عالم 146
- 125 - استحباب لطف و محبّت به یکدیگر و به دیدار هم رفتن 147
- 126 - استحباب پذیرش عذر 148
- 127 - استحباب سلام کردن و مصافحه در وقت ملاقات... 149
- 128 - استحباب مصافحه و حدود و چگونگی آن 152
- 129 - آداب استقبال و بدرقه مسافر 154
- 130 - حکم کرنش بر بزرگان از قبیل بوسیدن فرش، برپا خاستن و جلوی آن ها دویدن و غیره 155
- 131 - تحریم گماشتن دربان برای منع ورود شیعه 156
- 132 - استحباب معانقه با مؤمن و همراهی و مذاکره با او 158
- 133 - استحباب استفاده رساندن برادران به همدیگر در راه خدا 159
- 135 - کراهت کرنش برای مردم حتّی امام 161
- 136 - کراهت مجادله و دشمنی با مردم 161
- 137 - استحباب اجتناب از کینه و دشمنی و بغض و ... 163
- 138 - تحریم مکر، حسد، خیانت و نیرنگ 164
- 139 - تحریم دروغ 165
- 140 - تحریم دروغ بستن بر خدا، و پیغمبر و ائمّه 168
- 141 - تحریم دروغ بزرگ و کوچک، شوخی و جدی و غیره 169
- 142 - جواز دروغ در اصلاح بین مردم و عدم جواز راستگویی در فساد 171
- 144 - تحریم دو رو و دوزبان بودن 174
- 143 - در احکام گمان 174
- 145 - تحریم قهر کردن از مؤمن و استحباب سبقت در آشتی کردن 176
- 146 - تحریم آزار رساندن به مؤمن 179
- 148- تحریم ذلیل شمردن و تحقیر مؤمن 182
- 149 - تحریم سبک شمردن مؤمن 183
- 150 - تحریم قطع صاله ارحام 184
- 151 - تحریم جمع آوری موارد لغزش های مؤمن برای عیب گرفتن از او 185
- 152 - نهی از عیب جویی و سرزنش مؤمن 186
- 155 - موارد جواز غیبت کردن 192
- 154 - تحریم تهمت زدن بر مرد و زن مؤمن 192
- 156 - وجوب جبران کیفر غیبت کردن با حلال طلبی و استغفار 194
- 157 - وجوب ردّ غیبت مؤمن و تحریم شنیدن آن 194
- 157 - باب تحریم افشای سرّ مؤمن و عیب جویی از او... 196
- 159 - محترم داشتن ناموس، مال و خون مؤمن و تحریم ناسزا گفتن به او 198
- 160 - تحریم بدنام کردن مؤمن و سوء نیت داشتن به او 199
- 161 - تحریم لعن کردن کسی که نباید او را لعن کرد 200
- 162 - تهمت زدن به مؤمن و بدگمان بودن به او 200
- 163 - تحریم ترساندن مؤمن ول با نگاه 201
- 164 - تحریم کمک به قتل و اذیّت مؤمن گر چه با کلمه ای باشد 201
- 165 - تحریم سخن چینی و تفرقه افکنی 202
- 166 - استحباب نگاه کردن به اولاد صالح پیغمبر 206
- 167- استحباب نگاه کردن به پدر و مادر و به قرآن و به روی عالم 207
1- اصول کافی، ص 467.
2- اصول کافی، ص 466.
3- محاسن برقی، ص 118.
4- محاسن برقی، ص 118.
5- من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 342.
برگردید(1).
14- امام باقر به نقل از پیغمبرفرموده است: شیطان دارای سه وسیله است، سرمه، عسل و داروی بینی؛ سرمه اش چُرت است، عسلش دروغ است و داروی بینی یا انفیه اش تکبّر است(2).
15- عبد الله بن عَجلان گوید: از امام صادق شنیدم که می فرمود: بنده خدا چون راست گوید، نخستین کسی که او را تصدیق کند خداست و خودش هم می داند که راستگوست و هرگاه دروغ گوید اوّلین کسی که او را تکذیب کند خداست و خود شخص هم می داند که دروغگوست(3).
140 - تحریم دروغ بستن بر خدا، و پیغمبر و ائمّه
1- ابو نعمان گوید: امام باقر می فرمود: ای ابو نعمان، بر ما دروغی مبند تا دین خود را به باد دهی. مبادا بخواهی که سرباشی (در جلو قرار بگیری) که دم شوی (عقب بمانی). ما را وسیله روزی خوردنت از مردم قرار نده که فقیر می شوی، زیرا تو را آزاد نمی گذارند و حتماً از تو پرسش می کنند. اگر راست بگویی تصدیقت می کنیم و اگر دروغ بگویی تکذیب می کنیم(4).
2- در حدیثی مرفوع روایت شده که در محضر امام صادق گفته شد که بافنده از رحمت خدا دور است؟ حضرت فرمود: همانا این آن بافنده ای است که بر خدا و