- مقدمه 1
- آثار خدمت به خلق 1
- بقا و فزوني نعمت 1
- آثار خدمت در دنيا 1
- آثار خدمت در آخرت و نتايج معنوي 2
- آقايي و بزرگي در دنيا 2
- آثار ترك خدمت 2
- سرور قلبي خدمت رسان 2
- نشانه بخل 3
- دعوت و تشويق به خدمت رساني 3
- نيامرزيدن هميشگي 3
- دعاي توفيق خدمت به خلق 3
- نزول بلايي مثل يعقوب 3
- اهل خير شويد 4
- اطعام نيازمندان 4
- درجه خود را ارتقا دهيد 4
- نمونههايي براي خدمت 4
- خوش به حال انفاق گران 4
- بايستههايي براي خدمت شايسته 5
- خدمت رساني به همه 5
- نوع خدمت به سائل (نيازمندان) 5
- حق مال; صرف در راه خدمت 5
- استحكام اعتقاد قبل از خدمت 6
- خدمت به تناسب توان 6
- خوش رفتاري با خدمت جويان 6
- حسن ظن به خدمت جويان و خدمت صادقانه 6
- كوچك نشمردن خدمت 6
- پاورقي 7
مقدمه
ابعاد شخصيتي معصومان عليهم السلام از جمله امام سجاد عليه السلام چنان گسترده است كه در هر بعدي از نيازهاي بشري ميتوان الگوي كاربردي، ارائه و تشنگان هدايت را از سرچشمههاي فضائل آنان سيراب كرد. بيشك يكي از مشخصههاي بشر از آغاز خلقت تا كنون - و قطعا تا پايان جهان - زندگي جمعي اوست; اجتماعي كه در آن هر كس بر اساس استعدادها و نحوه برخورداري از امكانات، موقعيتي مييابد و در تعامل با ديگران نيازمنديهاي خود را رفع ميكند و در مقابل آن، نيازهاي ديگران را برطرف ميسازد. اعضاي جامعه بشري - كه ما هم عضوي از آن هستيم - هيچ كدام به تنهايي توان رفع نيازهاي ضروري براي تداوم حيات را ندارند. از اين رو با رو آوردن به «زندگي جمعي» هر كدام بنابر استعداد و توان خود، بخشي از نيازهاي ديگران را تامين ميكند تا در برابر، آنان هم نيازهاي وي را رفع كنند. امام سجاد عليه السلام به خوبي ميدانست كه بي نياز مطلق، خداست و غير او، همه به هم نيازمندند. لذا وقتي شنيد مردي ميگويد: خدايا! مرا از خلق خود بي نياز كن. فرمود: «ليس هكذا، انما الناس بالناس ولكن قل: اللهم اغنني عن شرار خلقك [1] ; اين گونه نيست، مردم به مردم نيازمندند. اما بگو: خدايا! مرا از مردم بد كيش بي نياز كن.» به اين دليل ما بايد به يك حقيقت مهم و در عين حال فراموش شده توجه كنيم و آن، حقي است كه جامعه (و افراد آن) به دليل ايفاي نقش در تداوم زندگي ما دارند. و اين، همان حقي است كه امام زين العابدين عليه السلام در كنار دو حق ديگر (حق خدا و حق خود) در رساله حقوق از آن ياد ميكند و حقوق گروههايي مثل رهبران، زيردستان، خويشان، نيكوكاران و تودههاي مردم مانند همسايه، رفيق، شريك، سائل و نيازمند و حتي حقوق اموال و... را تذكر ميدهد. و از همين جايگاه است كه انسانها جهت اداي اين حقوق موظف به «خدمت» به هم هستند. در واقع اسلام با اين ديد دقيق و عميق، خاستگاه «خدمت به خلق» را «حق خلق» ميداند و معتقد است مردم بايد خادم هم باشند چون به گردن هم حق دارند. اين حق گاه چنان روشن است كه مردم را به پاسخگويي متقابل وادار ميكند، مانند حق پدر، معلم، و گاه به واسطه و پنهان است مانند حق نيازمندان، مستضعفان و... كه با دقت در زنجيره اجتماع ميتوان حقوق آنها را نسب به خود كشف كرد و آنگاه است كه خدمت به آنان نيز ضروري ميشود. درك اين تحليل وقتي راحتتر خواهد شد كه بدانيم مردي از امام زين العابدين عليه السلام درباره «حق معلوم» در آيه شريفه «والذين في اموالهم حق معلوم - للسائل والمحروم» [2] سؤال كرد و امام فرمود: «حق معلوم، چيزي است كه شخص از مال خود بيرون ميكند و آن غير از زكات و صدقه واجب است.» آن مرد پرسيد: با اين مال چه بكند؟ امام فرمود: «با آن صله رحم ميكند و به ضعيفان كمك مينمايد و رنج ايشان را برطرف ميسازد و يا به برادر دينياش محبت ميكند و گرفتاري او را برطرف ميسازد.» [3] . امام سجاد عليه السلام با تعابير ديگر نيز اين پيوند و علقه اجتماعي بشر به هم را يادآور و «حق خدمت» ناشي از آن را هم متذكر ميشود. از جمله با عنوان «برادري مردم» چنين ميفرمايد: «بئس الاخ يرعاك غنيا و يقطعك فقيرا [4] ; بد برادري است كه در وقت توانگري به تو توجه دارد و در وقت نيازمندي از تو ميبرد.» بر اساس برادري ديني و اجتماعي، مؤمنان موظف به رعايت مودت به هم هستند و ترك وظيفه امري مذموم شمرده ميشود و به معناي ضايع كردن حقوق ديگران است.
آثار خدمت به خلق
اشاره
از نگاه امام سجاد عليه السلام خدمت به خلق، هم اثر دنيايي دارد و در معادلات اجتماعي تاثيرگذار است و هم داراي آثار اخروي است. نمونه هايي از هر دو گروه را مرور ميكنيم.
آثار خدمت در دنيا
ياري مردم
طبيعيترين اثر خدمت، ياري مددجو و گيرنده خدمت است. امام سجاد عليه السلام ميفرمود: «در دنيا هيچ چيز ياري دهندهتر از نيكي به برادران نيست.» [5] .