- پیشگفتار 1
- اشاره 3
- دام بزرگ شیطان 4
- گناه بزرگ 6
- پیروی از شیطان 7
- گزینش عقل 8
- از دست رفتن آرامش 9
- برترین نعمت 9
- درگیر توهمات 11
- در دام شک و تردید 11
- ایجاد بدبینی 13
- خودآزاری و دیگر آزاری 14
- سرایت وسواس به دیگران 15
- ترک واجبات 16
- اختلال در نظام خانواده 17
- اشاره 19
- اشاره 22
- آئینی آسان 24
- از سنخ بهشت 25
- آموزگاری آسان گیر 26
- مدارا در دین 27
- سبک برگزار کردن نماز جماعت 29
- بهره مندی از رخصت خداوند 30
- مدارا با نفس، در عبادت 31
- غلبه آسانی بر سختی 32
- اشاره 34
- یکی از مصادیق عسر و حرج 35
- اشاره 37
- حکم به نجاست 38
- شمار نجاسات 38
- تجسس در نجاست 39
- پرهیز از احتیاط در نجاست 40
- شرایط زندگی پیامبر و امامان علیهم السلام 42
- شرایط عصر حاضر 43
- پرهیز از وارسی برای یافتن نجاست 44
- گسترۀ قاعده حلیت 46
- لازم نبودن تحقیق 48
- علم به حرمت 49
- اثر وضعی مال حرام واقعی 49
- تجسس در امر نجاست 51
- پرسش های دردسر ساز 52
- گاو بنی اسرائیل 53
- پرهیز از زیاد سوال کردن 55
- کاوش در امور پنهان 56
- نفی ضرر 58
- درختی که موجب آزار دیگران بود! 59
- وسواس و «قاعده لاضرر» 61
- مدیون مردم نباشیم! 62
- حرمت شکنی 63
- شومی گناه وسواس 64
- اشاره 65
- اشاره 66
- اشاره 68
- فروختن یقین به شک 68
- استصحاب پاکی 70
- طهارت مؤمن 71
- فلسفه وضو 71
- مقدار آب برای وضو و غسل 73
- بازار مسلمانان 75
- نشانه مالکیت 77
- حکم به صحت کار دیگران 79
- پرهیز از اتهام زنی 80
- عذر پذیری خداوند 81
- دین آسان و روان 82
- نکوهش بدعت 85
- بدعت های وسواس 86
- سنت های خوب و بد 86
- 1.خطا 89
- اشاره 89
- ٢.نسیان 90
- اراده خدا در انجام کارها 91
- گناه سازنده! 92
- 3.عمل از روی اکراه و اجبار 93
- 4.ندانستن 94
- اطمینان قلب به ایمان 94
- 5.کارهای فوق طاقت 95
- 6.اضطرار 95
- تعریف از خود 96
- 7.حسادت 97
- 8.فال بد 98
- 9.وسوسه در تفکر در خلق 99
- اشاره 101
- 2_طهارت در نماز 102
- 3_کوتاه خواندن نماز 103
- 4_تداخل در غسل 104
- 5_وسواس در نیت کردن 104
- اشاره 106
- 6_وسواس در قرائت 106
- سخت گیری در قرائت 107
- سین بلال 108
- 7_وسواس در وقت نماز 109
- 8_وسواس در قبله 110
- عدالت امام جماعت 111
- 9_وسواس در امام جماعت 111
- اشاره 111
- 10_وسواس در وضو و غسل 112
- 12_ترشحات انسان 114
- 13_بی اعتباری علم وسواسی 115
- 14_خونی که میتوان با آن نماز خواند 116
- 15_رنگ و بوی نجاست 116
- 17_پرهیز از کنجکاوی 117
- 18_پرهیز از دقت های بی مورد 118
- 19_اعتقاد به همه احکام الهی 119
- 21_در سفرهای خارجی 120
- 20_خون داخل بدن 120
- اشاره 122
- بهترین حربه برای مقابله با وسواس 123
- اشاره 123
- سرسختی در برابر دشواری ها 124
- شک زیاد 125
- رها کردن باطل 126
- اشاعه باطل 126
- محو باطل 127
- 2.اصلاح بینش 128
- اشاره 128
- زندگی با شک و وسواس 129
- رهایی از بیم ها 129
- نگرانی های بیجا 130
- چارچوب های خیالی 131
- 3.مراجعه به روانپزشک 132
- 4.پرهیز از تکرار 133
- اشاره 133
- در پوسته وسواس 134
- نذر شرعی 135
- اشاره 135
- اکراه در عبادت 136
- 6.بیان صحیح احکام 137
- 7.پرهیز از آدمهای وسواسی 138
- 8.تشویق و امید دادن 138
- 10.ذکر اهل بیت علیهم السلام 139
- 9.ایجاد فضایی آرام 139
- 11.اطاعت و یاد خدا 141
- 13.دوستان خوب 142
- 15.خود را در محضر خدا دیدن 143
- 14.استغفار فراوان 143
- اشاره 145
- وسوسه فکری 147
- برای رهایی از وسوسه ها 148
- ذکر «لا اله الا الله» 149
- تشکیک در باره خدا! 150
- خطورات قلبی 152
- ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» 154
- فکرهای ماندگار 157
- تضرع به درگاه الهی 159
- پناه بردن به خدا 161
- پرهیز از بیکاری 162
- دشمنی خداوند با انسان سالم بیکار 163
- اشتغال و مبارزه با وسواس 164
- اشتغال و درمان افسردگی 166
- بی اعتنائی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به انسان بیکار 167
- چکیده سخن 168
- نکته پایانی 169
- اشاره 172
کن. اصلا کاری بدون نیت انجام نمی شود.
بالاخره برای هر کاری قصدی وجود دارد. این قصد همان نیت است. انسان باید تمرین کند و خودش را بشکند. به شیطان بگوید: من می خواهم نماز باطل بخوانم. شما چه می گویی؟ به دهان شیطان بزند. «الله اکبر» بگوید و شروع کند. اگر در نیت گیر بیفتی پدرت را در می آورد.
وقتی شما می ایستی برای نماز، همان نیت است. وقتی زیر دوش می روی برای غسل کردن، همان نیت غسل است. نه لازم است به زبان بگویی، و نه لازم است به ذهن خود مرور دهی. معطل هم نکنید.
6_وسواس در قرائت
اشاره
یکی از مصادیق وسواس، وسواس در قرائت نماز است. البته لاابالی گری و این که زیر و زبر را غلط بخوانیم و مخرج حروف را رعایت نکنیم صحیح نسیت. این را هیچ کس نمی گوید.
البته آن لهجه عربی که در حجاز و زبان عرب است از ما نمی خواهند زبان فارسی به عربی خیلی نزدیک است، زبان چینی و انگلیسی که به عربی ربطی ندارد. این همه آدم در دنیا می خواهند نماز عربی بخوانند و یا قرآن را باید عربی بخوانند، همین قدر که این حروف صحیح ادا شود، کافی است. البته با تجوید خواندن بهتر است، اما واجب نیست.
آیا حدیثی داریم که یکی از امامان ما گفته باشد: قرائتت را درست کن؟! فرموده اند: عربی صحیح باشد. اما ما اینقدر سخت می گیریم که طرف یادش می رود. البته نباید عمداً غلط بخوانیم.