ابوطالب علیه السلام اسوه مقاومت و ایمان صفحه 38

صفحه 38

مسلمانان بیش از پیش دشوار شد. هنگامی که ابوطالب از تصمیم سرانِ قبایل با خبر شد، بنی هاشم را فرا خواند و در اجتماع آن ها اعلام کرد: «کسی حق ندارد رسول خدا و مسلمانان را بیازارد و از قریش پیروی کند»(1)؛ همه جز ابولهب قبول کردند؛ آن گاه در وصف آن ها اشعار زیر را انشا کرد:

«دیدم قومی بی مروت و بی انصاف را که چگونه هر دوستی و پیوندی را بریدند، و دشمنی و عنادشان را بر ما آشکار ساخته، و از دشمنان پیروی کردند. و ما از هر سرزنش کننده و هر بدی که بر باطل باشد، به پروردگار انسان پناه می بَریم»(2).

از تاریخ صدر اسلام چنین بر می آید: تا زمانی که تعداد مسلمانان اندک بود، ادامه حیات تا حدودی در مکه امکان داشت، اما همین که از یک سو: بر تعداد پیروان قرآن افزوده شد، به همان اندازه فشارهای سران کفر رو به فزونی گذاشت و از سوی دیگر: در توانِ ابوطالب نیز نبود که در برابر قریش، قد عَلَم کند و درایت وی و سیاست روز، نیز آن را نمی پسندید. این جا بود که رسول خدا دستور مهاجرت داد؛ لذا در تاریخ آمده: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله رنج ها و ستم های کفار بر یارانش را می دید، در حالی که خودش درپناه خدا و عمویش در آسایش به سر می برد، وعمویش نمی توانست جلوی آزار آنان به مسلمانان را بگیرد، فرمود: «اگر به حبشه مهاجرت کنید، در امان خواهید ماند...»(3).

2. اشرار قریش و عثمان بن مظعون

2. اشرار قریش و عثمان بن مظعون


1- 1 . تاریخ الاسلام، ج 1 ، ص 85.
2- 2 . البدایه و النهایه، ج 3-4، ص43 و تاریخ الاسلام، ج1، ص162.
3- 3 . البدایه و النهایه، ج 34، ص 53 و تاریخ الطبری، ج1، ص547؛ با تصرف.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه