ابوطالب علیه السلام اسوه مقاومت و ایمان صفحه 86

صفحه 86

5. درد فراق و اتمام حجت بر قریش!

5. درد فراق و اتمام حجت بر قریش!

ابوطالب در بستر مرگ همچنان برای رسول خدا نگران است. اوبا شناخت خود از آن مردم لجوج ، جا داشت پس از خود، نگران برادرزاده اش باشد. از این رو، راه چاره را در این می بیند که برای واپسین بار حجت را بر آنان به عنوان بزرگ مکه، تمام کند و با فراخوانیِ سران قوم، در جمع شان می گوید: «شما را درباره محمد به خیر و نیکی توصیه می کنم؛ چون او امین درمیان قریش و راستگو در میان عرب است، و او دارنده هر چیزی است که شما را بِدان سفارش می کنم. او اَمری (قرآن) را آورده که قبل از آن پوشیده بود، زبان ها آن را انکار می کردند، ودشمنان از آن هراس داشتند. به خدا سوگند، گویا می بینم که فقیران و مسکینان عرب و بادیه نشینانِ اطراف مکه و مستضعفان به دعوت او اجابت می گویند، وگفته اش را تصدیق کرده، امر وی را بزرگ می شمارند... پس سران قریش وبت هایشان فرومایه می گردند و خانه های شان خراب می شود و ضعیفان شان به بزرگی می رسند. ای جمعیت قریش! برایِ محمد دوستدار وبرای گروه اوحمایتگر باشید. به خدا سوگند، اَحَدی مسیر او را نمی پیماید جز این که به رشد می رسد، و هدایت را نمی پذیرد جز این که به سعادت می رسد. اگر خداوند به من مهلت دهد و اجلم را به تأخیر اندازد، خودم فتنه ها را کفاف می دهم و سختی ها را از او دور می سازم...»(1).

این بخش از وصیت ابوطالب، سراسر تصدیق و اعتراف به


1- 1 . المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج1، ص 265-266؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص 300-301؛ تاریخ ابن الوردی، ج1، ص133؛ سبل الهدی و الرشاد، ج2، ص429؛ السیره النبویه ج1، ص 87-88 و بحارالانوار، ج 35، ص 107.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه