ابوطالب علیه السلام اسوه مقاومت و ایمان صفحه 96

صفحه 96

کردن به محمد صلی الله علیه و آله به عبدالمطّلب گفتند: «ای عبدالمطّلب! درحفظ و حراست محمد صلی الله علیه و آله کوشا باش؛ زیرا ما قدمی شبیه تر به مقام ابراهیم علیه السلام از قدم او نمی بینیم. عبدالمطّلب رو به ابوطالب کرد و گفت: آنچه این قوم در مورد پسر برادرت می گویند بشنو!»(1).

گویا عبدالمطّلب عزم آن داشته که ابوطالب را برای پس از خود و فرداهای تلخ، آماده سازد، تا او چون کوه در برابر طوفان های بنیان کن، استوار باشد.

5 - 9 . از غذا

5 - 9 . از غذا

ابوطالب با تمام وجودش می دید و لمس می کرد که پدرش عبدالمطّلب خطاب به «اُمّ أیمن» می گفت: ای «برکه»! هیچ گاه از فرزندم محمد غفلت نکن؛ زیرا اهل کتاب معتقدند او پیامبر این امت است. و عبدالمطّلب هرگز طعام نمی خورد، مگر این که می گفت: فرزندم محمد را بیاورید. و تا او نمی آمد ، چیزی نمی خورد».(2)

آیا کسی که شاهد چنین صحنه هایی بوده و عظمت پیامبر را چنین از زبان پدرش نقل می کند، می تواند به او ایمان نداشته باشد؟

و باز از «اُمّ أیمن» نقل می کند که: وقتی عبدالمطّلب مشغول غذا خوردن می شد پیامبر کنارش می نشست...و عبدالمطّلب می گفت: «امیدوارم محمد صلی الله علیه و آله به شرافت و عظمتی برسد که هیچ عربی قبل و بعد از او به آن مقام رسیده باشد، و به زودی وی به جایگاهی عُظما می رسد...»(3).


1- 1 . تاریخ الخمیس، ج 1، ص 239 و المنتظم فی تاریخ الملوک، ج 2، ص 274.
2- 2 . تاریخ الخمیس، ج 1، ص 239؛ الخصایص الکبری، ج 1، ص 138 و شرح المولد النبوی / 293.
3- 3 . همان / 293 و المنتظم فی تاریخ الملوک، ج 2، ص 274.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه