در حالات یکی از علما نقل میفرمودند که در مشهد در مدرسه میرزا جعفر ساکن بودند، سه ماه تابستان که زوّار زیاد مشهد میآیند، این بزرگوار در حجره میماندند و نان خشکیده میخوردند که کمتر بیرون بیایند، چون بعضی زوّار میآمدند و کنار صحن میخوابیدند، مبادا چشم ایشان، به نامحرمی که خوابیده و چادر، و پوشش کنار رفته است بخورد. چقدر بزرگان ما اهل دقت بودند و چقدر به ما درس دادند که متأسفانه ما درس نمیگیریم. «من نظر عینه من حرام ملأ اللَّه عینه یوم القیمة من النار الّا ان یتوب و یرجع»؛(67) در این روایت شریف میفرماید: هر کس چشمش را از نگاه به نامحرم پر کند، خدا روز قیامت، چشم او را از آتش پُر خواهد کرد، مگر اینکه توبه کند، برگردد، استغفار کند و دیگر نگاه به نامحرم نداشته باشد.
در حدیث دیگری میفرمایند: «اشتدّ غضب اللَّه عزّو جلّ علی الامرأة ذات بعل ملأت عینها من غیر زوجها او غیر ذی محرم منها»؛(68) شدید است غضب پروردگار بر آن زنی که شوهر دارد، امّا چشمش دنبال غیر شوهر خودش میرود و به غیر شوهر خودش نگاه میکند. این انسانی که مالک چشمش نیست، چشمش را حفظ نمیکند، شوهر دارد امّا وقتی در خیابان میآید خودش را آرایش میکند، زلف هایش را بیرون میگذارد و دنبال نامحرم حرکت میکند، خدا بر این انسان و بر این زنی که به نامحرم نگاه حرام میکند، سخت میگیرد و غضب الهی شامل حال او میشود.
«ملئت عینها من غیر زوجها او غیر محرم منها»؛(69) یا اصلاً به غیر محرم خودش، غیر شوهر خودش یعنی؛ هر انسانی که نسبت به او نامحرم باشد، نگاه حرام میاندازد، این نگاهها است که فساد درست میکند، خیلی داریم از انسانهایی که رفتند و به خاطر همین نگاهها مرتکب گناه شدند. در بعضی از مجلات برخی از مسائل را میخوانیم که واقعاً انسان را تکان میدهد.
یکی از دوستان نقل میکرد که برادر شوهری که طبقه دوم زندگی میکرد، زن برادرش نسبت به او دلباخته شد و با او رابطه نامشروع پیدا کرد و چند تا فرزند، از برادر شوهرش به دنیا آورد، همه این گناهها از یک نگاه حرام شروع شد. از این مسائل ما زیاد داریم که همهاش به نگاه برمیگردد. اگر انسان مالک چشمش باشد و نسبت به نامحرم دقت داشته باشد، این طور نمیشود.
از قول صبیّه حضرت امامرحمه الله در یکی از مجلات مطلبی را خواندم، که وقتی امام را به ترکیه تبعید کرده بودند، اخوی حضرت امام به همسر ایشان پیغام داده بودند که من میخواهم، خدمت آقا بروم، اگر شما پیغامی دارید، بدهید تا پیغام را ببرم، خوب دقت کنید، برای من خیلی جالب بود، همسر امام پشت پرده آمده بودند، اخوی امام هم آن طرف میآیند بعد از چهل سال که ایشان برادر شوهر همسر امام بودند، اولین سلام را همسر امام به برادر شوهرشان میکنند. بعد پیغام شان را میدهند. صبیّه امام نقل میکنند مادرم گریه کردند که اگر به همین اندازه آقا راضی نباشند من چه بکنم، چقدر دقت داشتند، حالا ما در ماه مبارک رمضان برای امری مستحب افطاری میدهیم، در مقابل جوانهای نامحرم، زنهای نامحرم میآیند، پسر خاله، دختر خاله، دختر عمو، پسر عمو، سر یک سفره مینشینند و غذا میخورند و با همدیگر صحبت میکنند، لااقل سفرههای تان را جدا کنید، مردها یک طرف و زنها یک طرف. تمام فسادها ریشه اش به نگاه برمیگردد، اگر انسان چشمش را حفظ نکند او را جهنمی میکند. خوشا به حال آن دیدگان الهی.
گفتار ششم: عیب جویی
من به خدا غیر تو پناه ندارم
حاصلی از عمر جز گناه ندارم
من که سرا پا همه جرم و خطایم
گر تو برانی پناهگاه ندارم