گناه و تاثیر آن بر جسم و جان صفحه 10

صفحه 10

لازم به تذکر است که سحر انواعی دارد که به آن اشاره خواهیم کرد اما قبل از بیان اقسام آن به جا است که سحر را تعریف کنیم. سحر عبارت است از نوشتن یا خواندن اوراد مخصوص یا سوزانیدن به آتش یادود کردن چیزهایی خاص، نقش کردن صورت، یا گره زدن پارچه یا چند چیز را به شکلهای گوناگون در جاهایی دفن کردن به طوری که در بدن، قلب یا عقل شخص سحر شده، اثر کند. مثل این که غایب را حاضر یا این که او را بیهوش کنند یا ایجاد محبت و دشمنی بین او و دیگری‌کنند و بین زن و مرد جدایی اندازد.(43)

انواع سحر

1- کهانت: خبر دادن از امور آینده و پیشگوئی کردن است به این منظور که خبرها از بعضی طوایف جن رسیده است. از مال دزدیده شده یا از امور آینده خبر می دهد. در این باره حضرت صادق علیه السلام فرمودند: «کسی که کهانت کند و فردی که نزد کاهن برود تا برایش این عمل را انجام دهد از دین محمد صلی الله علیه وآله وسلم بیرون شده است.»(44)

2- شعبده: نشان دادن چیزی است که حقیقت و واقعیت ندارد. بوسیله سرعت حرکت و استفاده از خطای چشم بیننده انجام می‌گیرد. مانند آتشی که در آتش گردان است وقتی که به سرعت چرخ داده می شود، چشم یک دایره متصل آتشین می بیند. در حالی که واقعاً این طور نیست.

3- تسخیرات: استخدام و تسخیر کردن ملک، جن یا ارواح بشر یا سایر حیوانات و غیره که تماماً حرام و از اقسام سحر شمرده می شود.

4- قیافه: پیوند دادن کسی به دیگری در نسب. بر خلاف آن چه که شرع مقدس در اثبات نسب و الحاق یکی به دیگری، میزان قرار داده است، مثل این که از روی علم چهره شناسی حکم قطعی کند فلانی‌پسر فلان شخص است. در حالی که از روی میزان شرعی پسر او نیست یا بواسطه اعضای ظاهری و باطنی، شخص از امور غریب و پنهان خبر دهد.

نقل شده است؛ علی بن هبیره از جمله حکام و امراء بنی عباس بود. غلامی داشت به نام رفید. بر او خشم کرده بود و قصد کشتنش را داشت. رفید به حضرت صادق علیه السلام پناه آورد. آن حضرت به او فرمودند: «نزد او برگرد و سلام مرا به او برسان و بگو جعفر بن محمدصلی الله علیه وآله وسلم گفت، من غلام تو رفید را پناه دادم او را آزار مده» رفید عرض کرد: مولای من شامی بد اعتقادی است، حضرت فرمود: «برو و بهمین قسم که گفتم بگو» رفید گوید روانه شدم در بیابان عربی مرا دید پرسید: کجا میروی؟ صورتت شبیه به کشته شدگان است. پس گفت؛ دست خود را به من بنما، چون نگاه کرد، گفت: دستت دست انسان کشته شده است! هم چنین پایم را دید و گفت: پایت پای انسان کشته شده است. تمام بدنم را دید و گفت: بدنت مانند جسد مقتول است. سپس زبانم را نگاه کرد، گفت: بر تو ضرری نیست زیرا در این زبان رسالت و پیغامی است که اگر به کوه های بلند، آن پیغام را برسانی. آنها نرم می شوند.

رفید میگوید، چون بر مولایم علی بن هبیره وارد شدم امر به کشتنم نمود. کتفهایم را بستند و جلاد با شمشیر برهنه بالای سرم ایستاد. گفتم: ای امیر مرا که به زور نگرفتی بلکه من با پای خودم آمدم. مطلبی است که با تو در خلوت می گویم. خواهی مرا بکش یا ببخش. پس امر به خلوت نمود مطلب امام را به او رساندم گفت الله اکبر جعفر بن محمد این سخن را به تو گفت و به من سلام رساند. گفتم: بلی و قسم خوردم تا سه مرتبه. پس با دست خود بازوی مرا گرفت، باز نمود و گفت، دست من پیش نمی رود و هرگز چنین کاری نمی‌کنم. گفت، قانع نمی شوم مگر به این کار. پس اصرار کرد دستان او را بستم و من زود آنها را گشودم سپس انگشتری خود را به من داد و گفت؛ امور خود را به تو وا گذاشتم، و همگی در دست تو است، هر چه خواهی بکن.(45)

5- تنجیم: خبر دادن از حوادث تکوینی به طور قطع و جزم. مانند خبر دادن از گرانی و ارزانی اجناس و قحطی. در حالی که این امور را مستقلاً از حرکات افلاک و ربط ستارگان بداندوآنها را مستقلدر تأثیرات این عالم بداند. اما خبر دادن از این امور به طور احتمال و خدا را مؤثرحقیقی دانستن جایز است؛ چنان چه خبر دادن از خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی و منزلهای ماه، اتصال و انفصال ستارگان از یکدیگر مانعی ندارد. در این مورد رسول اکرم‌صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «کسی که منجم یا کاهن را تصدیق کند، پس به آن چه خدا بر محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرستاده است کافر شده است»(46)

باید گفت که قدرت ساحر محدود می باشد، چنان چه امام صادق‌علیه السلام فرمودند: «ساحر عاجزتر و ناتوان تر است که بتواند خلقت خدای را دگرگون سازد. زیرا کسی که بتواند آن چه را خدا ترکیب و تصویر فرموده باطل کند و دگرگون سازد باید چنین شخصی شریک خدا در خلقتش باشد. بلند مرتبه است خداوند از این که برایش شریکی‌باشد. اگر ساحر بر چنین کاری توانائی دارد، پس باید بتواند پیری و گرفتاری‌را از خودش دور کند، نگذارد موی سرش سفید شود و تهیدستی را از خود دور کند. جز این نیست که بزرگترین اقسام سحر نمیمه است که با آن میان دوستان جدایی می افکند و میان اهل صفا و محبت، دشمنی می اندازد».(47)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه