- دیباچه 1
- پیشگفتار 2
- فصل نخست: عوامل و آثار گناه 6
- اشاره 6
- مفهومشناسی گناه 7
- الف) عوامل گناه 8
- 1. دینگریزی 8
- اشاره 8
- 2. نادانی 9
- 3. فقر و بینیازی 11
- 4. همنشینی با بدان 14
- 5. غرور 16
- 6. پیروی از نفس اماره 17
- 7. دنیادوستی 18
- 8. انکار جهنم 19
- 9. همرنگی با جماعت 20
- 10. کوچک شمردن گناه 24
- 11. انتشار گناهان 26
- 12. تغذیه ناپاک 27
- 1. محروم شدن از نماز شب 29
- ب) پیآمدهای گناه 29
- اشاره 29
- یک- آثار ارتکاب گناه 29
- 3. اجابت نشدن دعا 30
- 2. دوری از رحمت الهی 30
- 4. گریز از حق 33
- 5. گمراهی و هلاکت 34
- 6. عذابهای اخروی 35
- 7. عذاب دنیوی 37
- 8. تسلط بیگانگان بر سرزمین اسلامی 40
- 9. زوال نعمت 42
- 10. کاهش عمر 44
- 11. پیآمدهای جسمی و جانی 48
- 12. از میان رفتن شرم و حیا 51
- 13. گناه و تیرگی قلب 54
- 14. ارتکاب گناهان دیگر 55
- 15. سرمستی و بیخبری 56
- 16. پیآمدهای دیگر گناه 57
- 1. هدایت 59
- اشاره 59
- دو- آثار دوری از گناه 59
- 2. کسب روزی 60
- 3. آسانی جان دادن 60
- 5. نجات از عذاب دنیوی 61
- 4. نجات از دوزخ 61
- 6. رفتن به بهشت 62
- فصل دوم: راههای جلوگیری از گناه و روشهای درمان آن 63
- اشاره 63
- 1. باور به حضور خداوند 64
- 2. دوستی و یاد خدا 67
- 3. خدا ترسی 72
- 4. معادباوری 75
- 5. ایمان به عرضه اعمال به پیشوایان دین 78
- 6. توجه به کرامت انسان 81
- 7. خردورزی 82
- 8. حیا و شرم 85
- 9. توبه و بازگشت 86
- 10. دوری از همنشینان بد 94
- اشاره 94
- الف) دقت در دوست یابی 97
- ب) تأثیرپذیری از دوستان 97
- ج) ویژگیهای دوستان ناشایست 99
- د) پرهیز از دوستان بد نام 100
- ه) آثار همنشینی با نیکان و بدان 101
- و) ویژگی دوستان خوب 102
- 11. مرگ باوری 104
- 12. استغفار 108
- 13. محاسبه نفس و خود انتقادی 109
- 14. دوری از هواپرستی 111
- 15. شیطان گریزی 114
- 16. خویشتنداری 115
- 17. پیروی از امامان معصوم: 118
- 18. عبادت 120
- 19. مراقبت از قلب 122
- 20. فکر نکردن درباره گناه 126
- فرجام سخن 127
- منابع 130
سرپرست و برادرش و همچنین گوش و چشم و دست و پایش همه شیطان است که او را به هر کار بدی میکشاند و از هر کار خیری باز میدارد.
13. گناه و تیرگی قلب
گناه موجب تیرگی و سختی قلب انسان میشود و تکرار گناه، قبح و زشتی گناهان بزرگ را از میان میبرد. امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: «اشک، خشک نمیشود مگر به سبب سختی دل و دل، سخت نمیشود؛ مگر به سبب فراوانی گناه».(1)
امام صادق (ع) نیز به نقل از پدر بزرگوارش میفرماید:
ما مِنْ شَیْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُواقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا تَزالُ بِهِ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیِّرَ أَسْفَلَهُ أَعْلاه. (2)
چیزی بیشتر از گناه، قلب را فاسد نمیکند. قلب، گناه میکند و بر آن پافشاری میورزد و در نتیجه، سرنگون و وارونه میشود [و پند و نصیحت بر آن اثر نمیکند].
امام کاظم (ع) نیز در اینباره میفرماید:
إِذا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ سَوْداءُ فَإِنْ تابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَی قَلْبِهِ فَلا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً. (3)
1- اصول کافی، ج 1، ص 271.
2- همان، ج 2، ص 268.
3- بحارالانوار، ج 73، ص 327.