سرگذشت های عبرت انگیز از عاقبت گنهکاران صفحه 286

صفحه 286

1- اصول کافی،ج 4،ص82

2- قرآن کریم،سوره کهف،آیه29

3- محجه البیضاء،ترجمه محمدرضا عطائی (راه روشن)،ج 4،ص33

پرهیزازکاربد

حضرت صادق«علیه السلام»فرمود:روزی پیغمبر«صلی الله علیه وآله»نزد عایشه بود.

ناگاه مردی اجازه شرفیابی خواست.رسول خدا«صلی الله علیه وآله»فرمود:چه مردبدی است از این تیره و قبیله.سپس عایشه برخواست و به درون اطاق رفت و رسول خدا«صلی الله علیه وآله»اجازه ورود به آن مرد را داد،همین که وارد شد،حضرت با روی باز او را پذیرائی کرد و با او به گفتگوپرداخت،تا هنگامی که به پایان رسانید،و آن مرد از نزدش بیرون رفت. عایشه(برگشته)و عرض کرد:ای رسول خدا«صلی الله علیه وآله»درحالی که شما این مرد را به بدی یاد کردی،با روی باز از وی پذیرائی کردی؟در این هنگام حضرت فرمود:از بدترین بندگان خدا کسی است که برای دشنام گوئیش هم نشینی با او را بد دارند(1).

شوهرفراری

زن در حالی که با چشمان خون آلود و پف کرده در سالن دادگاه مدنی خاص ایستاده بود،گفت:نمی دانم،در حق چه کسی بد کرده ام،که باید این همه عذاب و تقاص پس بدهم.من هنوز بیست سالم نشده،اما در آغاز زندگی کارم به شکست انجامیده،چه آرزوهائی که داشتم، و با چه ذوق و شوقی دیپلم گرفتم،خدا بیامرزد پدرم را،چقدر برای من و آینده ام برنامه داشت،اما حیف که همه اش نقش برآب شد.شش ماه است که با پسر دائی خودم ازدواج کرده ام.کاشکی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه