- سپاس 1
- تقدیم به 1
- پیشگفتار 2
- طرح مسئله 3
- اهمیت پژوهش 4
- پیشینه پژوهش 5
- اهداف پژوهش 5
- پرسش پژوهش 7
- فصل اول: تبیین مفاهیم مرتبط با موضوع 9
- مبجث اول : معنای واژه «زینت» 10
- گفتار اول:معناشناسی واژگان 10
- اشاره 10
- معنای واژه «زینت» در اصطلاح مفسرین 11
- ساخت های کاربرد واژه«زینت»در قرآن 13
- مبحث دوم: معنای واژه «جمال» 14
- مبحث چهارم: معنای واژه«بهجت» 15
- مبحث ششم:معنای واژه «تسویل» 16
- مبحث پنجم: معنای واژه «ریش» 16
- مبحث هفتم: معنای واژه «تبرج» 17
- مبحث هشتم: معنای واژه «زخرف» 18
- مبحث نهم: معنای واژه «حلیه» 19
- گفتار دوم: ارزیابی و نتایج دیدگاه ها 19
- گفتارسوم: مفهوم زینت و سبک زندگی اسلامی 22
- مبحث دوم: ارزش و جایگاه زینت و زیبایی 23
- زینت و زیبایی در نظام آفرینش 23
- اشاره 23
- گرایش فطری زیبا جویی انسان 24
- مبحث سوم: مفهوم سبک زندگی اسلامی 26
- اشاره 26
- انسجام و تناسب عناصر زندگی 27
- توجه به شاخص انتخاب در سبک زندگی 27
- پیوند هویت و سبک زندگی: 27
- پیوند ناگسستنی باورها و سبک زندگی 27
- مبحث چهارم: اهمیت سبک زندگی اسلامی 28
- گفتار اول: نکوهش تحریم نعمت های پاکیزه 30
- فصل دوم: عدم تحریم زینت و تجمل در سبک زندگی اسلامی 30
- گفتار دوم: سفارش استفاده مطلوب از زینت ها به قارون 33
- گفتار چهارم: روا بودن کاربست زینت ها از منظر روایات 35
- گفتار پنجم: حکمت روا بودن کاربست زینت و تجملات 36
- گفتار اول: نماز و سفارش به زینت 37
- فصل سوم: سفارش به زینت نمودن و تجمل گرایی 37
- گفتار دوم: پوشیدن لباس نیکو از منظر روایات 40
- فصل چهارم: زُهد پیشگی و پرهیز از تجمل پرستی 42
- گفتار اول: مفهوم شناسی زُهد 43
- گفتار دوم: توجه بیشتر به آخرت در برابر دنیا 47
- اشاره 47
- مبحث اول: اندکی کالای دنیا 47
- مبحث دوم: فریبنده بودن دنیا 48
- مبحث چهارم: ترجیح ارزش آخرت بر دنیا 51
- مبحث پنجم: فنا پذیری دنیا 57
- مبحث ششم: عدم بهره اخروی در صورت بر گزیدن دنیا 61
- اشاره 67
- گفتار سوم: باز داشتن از خوی اسراف و تجمل پرستی 67
- درباره معنای عدم اسراف اقوال مختلفی است: 68
- مبحث اول: فرعون و سرنوشت اسراف گری 69
- مبحث دوم: قارون، سمبل اسراف کاران 71
- مبحث سوم: سفارش الهی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و السلّم) در دل نبستن به دنیا 75
- مبحث چهارم: چشم ندوختن به ثروت و زینت 76
- مبحث پنجم: دل بستگی به زینت و انحراف برخی از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و السلّم) 77
- مبحث ششم: بی رغبتی به دنیا بهترین زینت آدمی 79
- مبحث هفتم: دل بستگی به دنیا و مرگ معنوی 80
- مبحث هشتم: نکوهش حب دنیا 81
- فصل پنجم: حدود خود آرایی و خود نمایی در زنان 83
- گفتار اول: اهمیت و جایگاه زن 83
- گفتار دوم: حکمت قانون مندی خود آرایی و خود نمایی در زنان 84
- گفتار سوم: آشکار ننمودن زینت 85
- گفتار چهارم: روایی فرو نهادن بخشی از پوشش و زینت 93
- گفتار پنجم: باز داشتن از خود نمایی و تبرج 96
- حاصل سخن 103
- کتابنامه 104
- سخنی با خواننده گرامی: 104
" اسراف" کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی در کمیت و کیفیت و بیهودهگرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود و اسراف دو نوع است افراط و تفریط؛ افراط آن است که بیش از حاجت و ضرورت به کار برد، و یا بر خلاف شرع، یا به میل و خواهش نفسانی، یا از غفلت و ترک ادب و تفریط آن است که از اندازهای لازم کم به کار برد و در نگاهداری نیرو کوتاهی کند که نتواند به وظائف خود عمل نماید، و یا در انجام آن زیاده روی کند که خود را هلاک نماید و موجب تضییع حقوق خداوندی شود. و به واسطهی رفتن پی حظوظ نفسانی حقّ خداوند را نابود کند، یا بهره و حقّ روح خود را از دست بدهد و از آن ها محروم شود پس معنی جمله این است که اسراف و نابود نکنید حقوق ما و خود را به واسطهی دلبستن به حظوظ خود و بهرههای موقّت بیسودتان.
درباره معنای عدم اسراف اقوال مختلفی است:
1-ابن عبّاس گفته است: یعنی خدا حلال کرده است خوردن و نوشیدن را تا آنجا که به اندازهی اسراف نرسد و در لباس موجب کبر و غرور نشود.
2-سُدی گفته است: آن ها که برهنه طواف میکردند پیه و چربی را هم بر خود حرام می داشتند، این آیه آن ها را منع می کند که اسراف در تحریم نکنید و بیش از اندازه خود را از چیزی محروم ندارید.
فخر رازی نیز از قول ابوبکر اصم گفته است: مقصود از اسراف عمل و فکر اعراب است که شترهای بحیره و سائبه بر خود حرام می کردند و از ملک خود خارج کرده آن را رها می نمودند و استفاده از آن نمی کردند، و هم در هنگام حجّ بسا چیزهای حلال بر خود حرام می کردند، این ها اسراف نامیده و ممنوع شده است.
3-مجاهد گفته است: اگر به اندازهی کوه احد در طاعت خداوند خرج کنی اسراف نکردی، و اگر درهمی و اندکی در نافرمانی خرج کنی اسراف است.
آنچه صحیح تر است همان پرهیز دادن انسان ها در این آیه از اسراف به طور کلی و با تمام مراتبش است گرچه تجاورش با خوردن و آشامیدن و نیز پیش از آن با زینت و پوشش ما را رهنمون به تقیید این تحریم اسراف بر پوشش و تغذیه می نماید.
در تفسیر عیاشی از ابان بن تغلب روایت شده که گفت: امام صادق علیه السّلام به من فرمود: خیال میکنی که اگر خداوند به کسی نعمتی میدهد از کرامت آن کس است؟ و اگر دریغ میدارد از خواری او است؟ نه، چنین نیست، مال مال خدا است که به ودیعه به دست هر کس بخواهد میسپارد، و خوردن، آشامیدن، پوشیدن، نکاح و سواری و سایر انواع تصرفات در آن را مباح کرده به شرطی که رعایت اعتدال و اقتصاد را بنمایند و مازاد آن را به فقرای مؤمن رسانیده یا با آن امور خود را اصلاح کنند، و گر نه همه آن تصرفات حرام خواهد بود. آن گاه جمله" وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ" را تلاوت نمود.
سپس فرمودند: آیا میپنداری خدا کسی را در مالی که به او داده امین میکند که اسبی به ده هزار درهم بخرد با اینکه اسبی به ارزش بیست درهم او را کفایت میکند، و کنیزی به بهای هزار دینار بخرد با اینکه کنیزی به قیمت بیست درهم برای او کافی است، و از طرف دیگر بفرماید اسراف نکنید چون خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.
امام صادق علیه السّلام در این روایت شریف، سبک کلی زندگی و مصرف را آموخته است.