خرافه و خرافه زدایی با رویکرد رسانه ای صفحه 225

صفحه 225

یکی از تعریف های مناسب، تعریف علامه طباطبایی است؛ به ویژه اینکه هم نگاهی به عقل نظری و هم عقل عملی دارد، ولی بهتر است در تعریف خرافه ارکان آن بیاید تا تعریف جامع، مانع و واضح باشد. به این ترتیب که به نظر ما باید در تعریف صحیح خرافه، ارکان مرتبط با آن این گونه لحاظ شود:

1. شخص خرافاتی؛ 2. شیء مورد خرافات و رابطه علت و معلولی آن با پدیده های دیگر؛ 3. حکم کننده به خرافه بودن آن، که عبارت است از عقل و نقل (عقل، علم، دین)؛ 4. عوامل پیدایش خرافه که ترس یا جهل بسیط یا جهل مرکب و خطای در برداشت ها و تفسیرها و نگاه هاست.

بنابراین، تعریف دقیق آن چنین است: «هر اعتقاد و حکم به وجود شیء یا وجود رابطه علت و معلولی بین پدیده ها و اثرگذاری آنها، که این اعتقاد ناشی از ترس یا جهل بسیط یا جهل مرکب و خطا در برداشت و تفسیر از پدیده هاست و عقل یا نقل آن را تأیید نکنند، خرافه است و به کسی که این حکم را باور و اعتقاد دارد، خرافاتی گویند.» طبق این تعریف و قیود آن، موارد زیر خرافه نیستند:

1. اگر اعتقاد یا باوری در کار نباشد و فقط جهل یا ترس باشد؛

2. اگر اعتقاد باشد و منشأ آن ترس یا جهل نباشد، بلکه علم باشد؛

3. اگر اعتقاد باشد و منشأ آن نیز ترس یا جهل باشد، ولی دلیل عقلی یا نقلی نیز برای آن وجود داشته باشد.

3. معناشناسی واژه اسطوره

3. معناشناسی واژه اسطوره

از آنجا که در قرآن کریم برای رساندن معنای خرافه از کلمه اساطیر که جمع اسطوره است، استفاده شده، در اینجا به معناشناسی واژه اسطوره می پردازیم.

در آیات قرآن مجید، نُه بار واژه اساطیر ذکر و در همه موارد به «الأوّلین» اضافه شده است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه