مجموعه کلام وحی برآستان ولایت(فرو بردن خشم) صفحه 90

صفحه 90

ص:97

مِنْهُ وَ رَأَوْهُ صَوَاباً وَ ذَلِکَ قَضَاءٌ لَوْ قَضَی بِهِ مَجْنُونٌ نَحِیفٌ سَخِیفٌ لَمَا زَادَ.

بدعت درباره ی طلاق

عجیب تر از اینها، آنکه ابوکنف عبدی نزد عمر آمد و گفت: «من در حالی که غائب بودم همسرم را طلاق دادم و خبر طلاق به او رسید. بعد در حالی که او در عدّه بود رجوع کردم و خبر رجوع را برای او نوشتم ولی نوشته من به دست او نرسید تا آنکه ازدواج کرد».

عمر در جواب او نوشت: «اگر این کسی که با او ازدواج کرده دخول نموده، همسر او حساب می شود و اگر دخول نکرده همسر توست»!! این مطلب را نوشت در حالی که من حاضر بودم ولی با من مشورت نکرد و از من سؤال ننمود، گوئی خود را با علمش از من مستغنی می دید. خواستم او را نهی کنم ولی با خود گفتم: باکی ندارم تا خدا رسوایش کند. ولی مردم بر او عیب نگرفتند بلکه تحسین کردند و آن را سنّت قرار دادند و از او قبول کردند و آن را عمل درست حساب کردند، در حالی که این حکمی بود که اگر دیوانه بی ارزش کم عقلی هم می خواست در این باره حکم کند بیش از این نمی گفت.

ثُمَّ تَرْکِهِ مِنَ الْأَذَانِ حَیَّ عَلَی خَیْرِ الْعَمَلِ فَاتَّخَذُوهُ سُنَّهً وَ تَابَعُوهُ عَلَی ذَلِکَ.

حذف «حَیَّ عَلی خَیرِ العَمَل» از اذان

همچنین برداشتن جمله «حیّ علی خیر العمل» را از اذان، که مردم آن را سنّت حساب کردند و در این حکم تابع او شدند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه