مجموعه کلام وحی برآستان ولایت(فرو بردن خشم) صفحه 93

صفحه 93

ص:100

اعتراضات و اهانتهای ابوبکر و عمر به پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم

بازگشت از لشکر اسامه

همچنین بازگشت عمر و رفیقش (ابوبکر) از لشکر اسامه پسر زید در حالی که به عنوان «امیر» بر او سلام کرده بودند.

منع از نوشتن «کتف»

عجیب تر از آن اینکه خدا می داند و مردم هم می دانند که او پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم را از نوشتن کتفی که خواسته بود، مانع شد. ولی این کارش نزد مردم ضرری به او نزد و نقصی برای او حساب نشد.

وَ أَنَّهُ صَاحِبُ صَفِیَّهَ حِینَ قَالَ لَهَا مَا قَالَ فَغَضِبَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم حَتَّی قَالَ مَا قَالَ وَ إِنَّهُ وَ صَاحِبَهُ اللَّذَانِ کَفَّا عَنْ قَتْلِ الرَّجُلِ الَّذِی أَمَرَهُمَا رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم بِقَتْلِهِ ثُمَّ أَمَرَنِی بَعْدَهُمَا وَ قَالَ النَّبِیُّ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم فِی ذَلِکَ مَا قَالَ.

اهانت عمر به صفیّه در مورد شفاعت

او بود که درباره صفیّه (عمّه پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم) آن سخنان را گفت. حضرت هم غضبناک شد و آن سخنان را فرمود.

مخالفت ابوبکر و عمر در قتل رئیس خوارج

او و رفیقش بودند که از قتل مردی که پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم دستور کشتن او را داده بود، خودداری کردند. آن حضرت بعد از آن دو، به من دستور داد و در این باره مطالبی فرمود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه