نظام اخلاقی اسلام: دوست نما ها صفحه 24

صفحه 24

اما کدام مال و کدام دنیا؟

مراد مالی است که در طریق تأمین سعادت خویش و محیط زندگی به کار افتد و گروهی را از بدبختی و فلاکت نجات بخشد و آن گونه باشد که امیرمؤمنان (هنگامی که چشمش به کاخ مجلل علاء بن زیاد افتاد) فرمود: «این کاخ وسیله سعادت است اگر در آن جا از مهمان و خویشاوندان پذیرایی به عمل آید».(1) دنیایی که در آن جا اشباع غرایز وغرق شدن در شهوات و نیل به لذایذ و افزودن بر شماره کاخ ها و...، به صورت هدف اساسی درنیاید تا آن جا که جز حبّ ذات و علاقه به لذت هدفی در کار نباشد و دنیایی که در آن جا مال و فرزندان، ما را از یاد خدا و سرای دیگر باز ندارد چنین دنیایی اشکالی ندارد امّا در غیر این صورت، چنین دنیایی جز خسران و ضرر چیز دیگری نخواهد بود. نکته بارز در آیه نهم این است که هرگز دستور نمی دهد دنبال دنیا نرویم و نمی فرماید: پی کسب و کار نروید، بلکه در مقام بیان نظر خود درباره دنیا، کلمه «تلهکم» به کار برده; یعنی دنیا شما را از یاد خدا و سرای دیگر باز ندارد و مشغول نسازد.(2) علت زیان کاری این فرد این است که نیروهای جسمی و روحی خود را در جایی مصرف کرده که پس از سپری شدن عمر، با او همراه نخواهد بود و با او وداع خواهد کرد و در سرای دیگر ـ که مورد تصدیق افراد با ایمان است ـ ذرّه ای از آن بهره نخواهد بود.


------------------

1 . نهج البلاغه، خ207.

2 . و در جای دیگر (نور(24) آیه 37) می فرماید: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ); «مردانی که داد و ستد آنها را از یاد خدا باز نمی دارد».


------------------ صفحه 72

امیرمؤمنان با جمله کوتاه و زیبایی درباره دو نوع دنیای «ممدوح و مبغوض» چنین می فرماید: «من نظر بها بصرته، ومن نظر إلیها أعمته;(1) کسی که به دنیا از دریچه وسیله بنگرد و آن را وسیله سعادت و رفاه خود در دو جهان بداند، او را بینا کند و شخصی که آن را هدف قرار دهد وبه عنوان هدف بدان بنگرد، او را نابینا می سازد». زیرا کسی که زر و سیم، کاخ و ویلا برای او هدف باشد، در راه به دست آوردن و افزودن تعداد آنها، حق و عدالت و انصاف و اصول انسانی و اخلاقی را نادیده گرفته به هیچ اصلی احترام نمی گذارد. امکان تأخیر نیست

افرادی که دنیا را هدف اساسی خود قرار می دهند، وقتی لحظات مرگ آنها فرا می رسد و احساس می کنند از این ثروتی که در راه گردآوری آن، رنج های توان فرسایی کشیده اند، سودی در سرای دیگر نخواهند برد، آرزوی تأخیر اجل می نمایند که، اموال خود را در راه خدا انفاق کنند و از این طریق، توشه ای برای جهان دیگر بردارند. ولی آنها از یک سنت قطعی الهی غفلت دارند، که تأخیر اجل امکان ندارد; زیرا فرا رسیدن مرگ نشانه این است که تمام استعدادها و قوه ها به فعلیت رسیده و سیر بشر در این جهان به پایان رسیده است، هم چنان که میوه رسیده باید از درخت کنده شود، روح نیز پس از سیر نهایی خود باید بدن را ترک گفته و گام در سرای دیگر بگذارد.


------------------

1 . نهج البلاغه، خ80.


------------------ صفحه 73
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه