عدم انظلام - ستم ناپذیری صفحه 7

صفحه 7

گردیده است پس بنای لا اله گردیده استما سوی الله را مسلمان بنده نیست پیش فرعونی سرش افکنده نیست خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کردتیغ لا چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشیدنقش الا الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشترمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعله ها اندوختیم [95] .آن اسوه نیکوی ستم ناپذیری که جلوه حق و تجلی قرآن بود، مرگ را چون گردنبندی در گردن دختران جوان توصیف کرد و خود را مشتاق دیدار از گذشتگان و لقاء الله معرفی کرد:«خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف و خیرلی مصرع انا لاقیه.» [96] .مرگ بر فرزند آدم مسلم است و چون گردن بند در گردن دختران جوان می ماند چقدر مشتاق دیار گذشتگانم هستم، آن چنان که یعقوب را به دیدار یوسف اشتیاق بود. و برای من قتلگاهی معین گردیده است که در آنجا فرود خواهم آمد.حسین (ع) نمونه برجسته انسانِ مکتبی است؛ مکتبی که در آن انس به مرگ نشانه ایمان است و اسوه های آن به مرگ و شهادت عشق می ورزیدند و در نظر آنان مرگ گواراتر از نوشیدن آب بر تشنه بود. ابوالائمه، علی (ع)، تربیت شده پیامبر (ص) می فرمود:«والله لا بن أبی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه.» [97] .به خدا سوگند علاقه فرزند ابوطالب به مرگ، از علاقه طفل شیرخوار به پستان مادر بیشتر است.آن قهرمان همه عرصه های انسانی، سخت مشتاق و دوستدار مرگ و شهادت بود:«ان احب ما انا لاق الی الموت.» [98] .محبوبترین

چیزی که دوست دارم ملاقاتش کنم، مرگ است.«فو الله انی لعلی الحق و انی للشهاده لمحب.» [99] .به خدا سوگند که من برحقم و بی گمان عاشق و دوستدار شهادتم.نصربن مزاحم منقری نقل کرده است: هنگامی که امام برای نبرد با قاسطین به سوی شام در حرکت بود، بین راه در مکانی به نام بلیخ که در ساحل فرات بود فرود آمد راهبی از صومعه خود نزد علی (ع) آمد و گفت: پیش ما نوشته ای است که از پدران خود به ارث برده ایم و آنرا اصحاب عیسی بن مریم (ع) نوشته اند. آیا آن را بر شما عرضه بدارم؟ علی (ع) گفت: آری، آن چیست؟ راهب شروع به خواند آن نوشته کرد که در آن سخن از ظهور پیامبر امی و سیره و روش او به میان آمده بود. همچنین مسائل پس از رحلت پیامبر و برخی از ویژگیهای امام علی (ع) در آن یاد شده بود، از جمله این حقیقت:«الدنیا أهون علیه من الرماد فی یوم عصفت (به) الریح، و الموت أهون علیه من شرب الماء علی الظماء (الظمآن). یخاف الله فی السر و ینصح له فی العلانیه، ولا یخاف فی الله لومه لائم.» [100] .دنیا در نظر او بی ارزشتر از خاکستری است که روزی طوفانی، طوفان بر آن بتازد و مرگ در نظرش گواراتر از آبی است که تشنه کامان نوشند. در نهان از خدا می ترسد و در عیان برای خدا نصیحت می کند. او در راه خدا از سرزنش سرزنش کننده ای بیم ندارد.منطق قرآن کریم و سیره نبوی به چنین تلقی؟ نگرشی به دنیا، زیستن، مبارزه کردن و رفتن می خواند آن که به

چنین مرتبه ای نایل می شود نه ستم می کند و نه ستم می پذیرد؛ از همه عوامل تباه کننده انسان و انسانیت آزاد می شود، چنانکه رسول اکرم (ص) در دعای خویش از کلیه اسباب تباهی و ستمگری و ستم پذیری به خدا پناه برده است:«اللهم انی اعوذ بک من الفقر و القله و الذله و أعوذبک ان اَظْلِم او أُظْلَم.» [101] .خدایا از ناداری، کمبود و خواری به تو پناه می برم و به تو پناه می برم از اینکه ستم کنم یا ستم پذیرم.

پاورقی


[1] الطبقات الکبری، ج 1، ص 128؛ البته یعقوبی در تاریخش (ج 2، ص 17 می نویسد که سن رسول خدا از بیت سال گذشته بود که در حلف الفضول شرکت کرد.
[2] محمد بن حبیب البغدادی، المنمق فی أخبار قریش، صححه و علق علیه خورشید احمد فارق، الطبعه الاولی، عالم الکتب، 1405 ق. ص 187؛ التنبیه و الاشراف، ص 179؛ و نیز ر.ک: تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 17؛ الوالحسن المسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، دارالاندلس، بیروت، ج 2، ص 270؛ برهان الدین حلبی شافعی، انسان العیون فی سیره الامین المأمون (السیره الحلبیه)، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 132؛ شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، ج 2، صص 158 - 163.
[3] ر.ک: مروج الذهب، ج 2، صص 270 - 271؛ تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 18؛ سیره ابن هشام، ج 1، ص 145؛ التنبیه و الاشراف، ص 179؛ المنمق، صص 186 - 189؛ البدایه و النهایه، ج 2، صص 355 - 356؛ الکامل فی التاریخ، ج 2،ص 41؛ السیره الحلبیه، ج 1، ص 132؛ سیره ابن کثیر، ج 1، ص 130؛ عیون الاثر، ج
1، ص 68؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 14، ص 129؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 220؛ الوفاء باحوال المصطفی، ج 1، ص 136؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 12؛ شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، ج 2، صص 158 - 159.
[4] مروج الذهب، ج 2، ص 270؛ عیون الاثر، ج 1، ص 67؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 220؛ انساب الاشراف، ج 2، حققه و علق علیه محمد باقر المحمودی، الطبعه الاولی، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1394 ق. ص 11.
[5] التنبیه الاشراف، ص 179؛ مروج الذهب، ج 2، ص 271؛ البدایه و النهایه، ج 2، ص 356؛ و نیز ر.ک: انساب الاشراف، ج 2، ص 13؛ شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، ج 2، صص 161 و 164.
[6] التنبیه و الاشراف، ص 180؛ ابن اسحاق نقل کرده است: «لقد شهدت فی دار عبدالله بن جدعان حلفاً ما احب ان لی به حمر النعم و لوادعی به فی الاسلام لا جبت.» (در خانه عبدالله بن جدعان در پیمانی شرکت کردم که دوست ندارم به جای آن شتران سرخ موی داشته باشم و اگر در اسلام هم به چنان پیمانی دعوت شوم می پذیرم.) سیره ابن هشام، ج 1، ص 145؛ و نیز: تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 17؛ الطبقات الکبری، ج 1، ص 129؛ السیره الحلبیه، ج 1، ص 131؛ الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 41؛ البدایه و النهایه، ج 2، ص 357؛ سیره ابن کثیر، ج 1، ص 130؛ الوفاء باحوال المصطفی، ج 1، ص 136؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 12 و 15؛ شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، ج 2، صص 159 و 161.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه