بررسی گسترده ی فقهی: قمار، قیادت، قیافه، کهانت و ... صفحه 8

این اطلاق تقریباً برای ما غریب است و عرف ما این معنا را نمی پذیرد که اگر کسی مثلاً پاسور را در دست گرفته باشد بگویند این قمار است، بلکه می گویند این ورقِ بازی است.

2. لعب به آلات قمار، بنا بر این معنا قمار معنای مصدری دارد و بر خود لعب به آلات قمار، اطلاق می شود. و این که آیا بر بازی بدون رهن هم صدق می کند یا نه، حرف دیگری است که باید بررسی شود.

3. معامله و قراردادی که لعب بر روی آن واقع می شود و به تعبیر دیگر بر همان شرط بندی، قمار اطلاق می شود.

4. مالی که در معامله قرار داده می شود؛ مثلا ً طرفین بازی در فوتبال بر روی فلان مقدار مال شرط بندی می کنند که برنده مالک آن شود، بر این مالی که در معامله بر روی بازی قرار داده شده، قمار اطلاق می شود. البته ممکن است این مال از طرف شخص ثالثی قرار داده شود و ممکن است از طرف خودشان باشد.

آن معنایی که متیقّن است و همه ی ما با آن آشنایی داریم معنای دوم است؛ یعنی خود لعب به آلات قمار، قمار است. مسأله ی مهمی که باید در این جا مورد بررسی قرار بگیرد این است که آیا در صدق قمار به این معنا، رهن شرط است یا این که حتّی بدون رهن هم حقیقتا ً قمار بر آن اطلاق می شود؟

در این که لعب به آلات معده ی للقمار اگر همراه رهن باشد