- مقدمه تحقیق 2
- مقدمه 10
- فصل 1: آیات اثبات کننده علم غیب پیغمبر اکرم و ائمه 20
- بخش اوّل: علم غیب پیغمبر اکرم و ائمۀ هدی در قرآن 20
- 1. اعطای علم غیب به برگزیدگان 20
- 2. اعطای علم غیب بر ]مَنِ ارْتَضَی مِنْ رَسُولٍ[ 22
- معنی غیب 23
- 3. احصای همه اشیاء در امام مبین 31
- تفسیر امام مبین به لوح محفوظ 34
- 4. آگاهی أمیرالمومنین به تمامی علوم 39
- 5. آگاهی اهل البیت از اسم اعظم الهی 41
- 6. وجود همه چیز در کتاب مبین 43
- 8. بیان همه چیز در قرآن 50
- 7. علم ائمه به تمام حقایق قرآن 50
- 9.علم کتاب مسطور برای ائمۀ هدی 60
- 11. دانایی به همه حوادث در نزد امام 61
- 10. قرار دادن تمامی امور برای امام 61
- 12. اهل بیت متوسمین اند 62
- 14. ارتباط شب قدر با امام 63
- 13. نزول ملائکه و روح بر امام 63
- 15. گواه بودن ائمه بر خلق 69
- 17. آگاهی پیامبر و ائمه از امور 70
- 16. علم امام بر امور آینده 70
- 18. آشنایی مردان الهی به سیمای خلایق 71
- اشاره 72
- 19. اخبار گذشته و آینده در نزد اهل البیت 72
- فصل 2: دلالت روایات بر وجود تمامی علوم در قرآن 72
- بخش دوم: علم غیب پیغمبر اکرم و ائمۀ هدیدر روایات 80
- اشاره 80
- اشاره 81
- 1. اعطای علم و فهم پیامبر به ائمۀ هدی 81
- 2. آگاهی ائمه از تمامی علومی که به خلق داده شده 83
- 3. علم ائمه بر آن چه واقع شده و می شود، تا روز قیامت 83
- 4. در ضمن حدیث صحیح و مفصلی که امام صادق جهات علم امام را تشریح نموده، به ابوبصیر فرموده : 85
- 4. علم ائمه به وقایع آینده، از طریق مصحف حضرت فاطمه 96
- 5. آگاهی ائمه از علم جفر 98
- 6. علم ائمه به بلایا و منایا و فصل الخطاب و انساب 99
- 7. آگاهی ائمه از آجال و اسباب حوادث و امراض 103
- اعتقاد به علم غیب پیغمبر و ائمه هدی غلو نیست 107
- 9. آگاهی ائمه از خطورات قلبی و اعمال و احوال خلق 109
- 8. ائمه، مؤمنین و منافقین و اخیار و اشرار را می شناسند 109
- 10. تمام علوم انبیاء به خاتم الانبیاء و از ایشان به ائمه رسیده است 111
- 11. نزد ائمه کتابی هست که اسامی تمامی پادشاهان در آن است 113
- 12. نزد ائمه کتابی هست که اسامی شیعیان و پدرانشان در آن است 113
- 13. نزد ائمه کتابی هست که اسامی اهل بهشت و جهنم در آن است 114
- 14. ائمۀ هدی از انبیای گذشته داناترند 114
- 15. ائمۀ هدی خزاین و معادن علم پروردگار و موضع اسرار و وحی اویند 115
- 16. آگاهی ائمه از تمامی کاینات توسط روح القدس 116
- 17. دانایی ائمه به تمامی زبان ها و نطق حیوانات 118
- 19. انتقال علوم از پیغمبر اکرم به امیر المؤمنین و ائمۀ هدی 121
- 18. ائمۀ هدی محدَّث اند 121
- 20. عرش بر علم و قدرت اطلاق شده و ائمه حاملان عرشند 123
- 21. افزوده شدن علم پیغمبر اکرم و ائمۀ هدی 124
- 22. جهات علوم ائمۀ هدی 127
- 23. ائمۀ هدی در علم و قدرت، متساوی اند 127
- 24. خزاین زمین و کلیدهای آن نزد ائمۀ هدی است 128
- 25. سپرده شدن اسرار الهی از پیامبر به امیرالمؤمنین و سپس به ائمه 128
- 26. آگاهی امام از اعمال و احوال خلایق به وسیله عمود نور 129
- 27. ارائه ملکوت آسمان ها و زمین به ائمۀ هدی 130
- 28. حجت بودن ائمه بر جمیع عوالم اِمکان و خلق زمین و آسمان 131
- بخش سوم: قدرت پیغمبر اکرم و ائمۀ هدی درقرآن و روایات 134
- 1. نبودن علم غیب برای غیر خدا 141
- بخش چهارم: پاسخ به برخی شبهات 141
- فصل 1: بررسی آیات مورد استدلال براینفی علم غیب پیغمبر و ائمه هدی 141
- 2. مالک نبودن پیامبر به اموراتش 144
- 4. نفی علم غیب بالذات از پیامبر اکرم 146
- 3. اختصاص علم غیب بالذات به خداوند 146
- 5. وجود مفاتیح غیب نزد خداوند 147
- 7. نفی علم از غیر خدا 148
- 6. نفی علم ذاتی از پیامبر 148
- 8. کاستی علم مخلوقات 149
- 10. نداشتن علم غیب در بعضی از امور 152
- 9. نسبت عدم علم به پیامبر 152
- 11. اختصاص (علم الساعه) به خداوند 153
- فصل 2: بررسی روایات مورد استدلال برای نفی علم غیب پیغمبر و امام 159
- اشاره 159
- روایت اوّل 160
- روایت سوم 163
- روایت دوم 163
- روایت پنجم 164
- روایت چهارم 164
- اشاره 167
- بخش پنجم:گفتار دانشمندان شیعه دربارۀ علم غیب 167
- نظر علامه طباطبایی درباره چگونگی عمل ائمه به علم باطنی 180
- گفتار محقق میرزا تقی طباطبایی تبریزی 181
- عمل پیغمبر و امام طبق علم و قدرت عادی بشری 183
- تکالیف خاصه و عامه و شرایط آن 187
- نمایه 190
- نمایه آیات 190
- نمایه روایات 198
- کتابنامه 202
- چکیده عربی و انگلیسی 214
عبدالله بن اُم مکتوم به خدمت حضرت رسالت پناه آمد و آن حضرت ابن اُم مکتوم را مقدم بر او نشانید. پس این آیه یعنی: «ای عثمان، چه چیز دانا کرد تو را به حال اعمی یعنی ابن امّ مکتوم که روی خود را عبوس کردی و از او اعراض نمودی؟! شاید او پاکیزه از گناه باشد». و غلط است که ما فاعل ]عَبَسَ وَتَوَلَّی (1) را پیغمبر بگیریم.
اما سوال ]مَا اَدْرَاکَ[(2)، که در آیات چندی به شخص پیغمبر خطاب شده است، دلالت ندارد که پیغمبر اکرم معاذ الله نادان بوده و از اوضاع و احوال شب قدر و سقر و سجین و علیین و عقبه و حُطَمه خبر نداشته است.
مگر ممکن است خداوند قرآن را بر پیغمبرش نازل کند و او را از حقایق و تاویل آیات و بطون آن آگاه نفرماید؟! هیچ عاقلی نمی گوید که پیغمبر اکرم بر کتابی که خودش آورده واقف نبوده است.
باید در این گونه موارد اقتدا به بزرگان دین کرد، یعنی همان طور که آن ها این کلمه را معنی کرده اند و گفته اند: «به جز لطف پروردگار چه چیز تو را دانا کرد»؟
11. اختصاص (علم الساعه) به خداوند
خداوند می فرماید:
]إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَیُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ مَاذَا تَکْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ[؛(3)
همانا علم قیام رستاخیز نزد خداست. و اوست که باران را نازل می فرماید. آن چه را که در ارحام است و می داند. و کسی نمی داند فردا چه می کند و به کدام زمین می میرد. (ولیکن) خدا (از این مطالب) دانا و با خبر است.
1- عبس (80)، آیه 1.
2- این آیه 13 بار در قرآن به کار برده شده است، از آن جمله؛ المطففین (83)، آیات 8 و 19 و القارعه (101)، آیات1 و 3.
3- لقمان (31)، آیه 34.