تروریسم علیه انقلاب صفحه 135

صفحه 135

کرد. چریک ها بدون انجام تحقیقات کافی، نوشیروان پور را عامل لو رفتن گروه جنگل می دانستند، در حالی که نوشیروان پور در روز نوزدهم بهمن ماه سال 49 یعنی در روزی که عملیات سیاهکل انجام شده بود دستگیر شد و پیش از آن مهدی سامع و غفور حسن پور که در آذرماه همان سال دستگیر شده بودند اطلاعات لازم و مفید درباره گروه جنگل را در اختیار بازجویان ساواک قرار داده بودند.

به هر تقدیر چریک ها نوشیروان پور را به خاطر خیانتی که مرتکب نشده بود در اردیبهشت ماه سال 54 به قتل رساندند. آشکار است که این ترور فقط یک انتقام جویی کور بود به طوری که بعدها مورد انتقاد تورج حیدری بیگوند که از سازمان انشعاب کرد قرار گرفت.

چریک های فدایی فقط چند ماهی در توهم قرار گرفتن در آستانه توده ای شدن مبارزه مسلحانه به سر بردند، زیرا به سرعت دریافتند که کشتن افرادی که به آنان خیانت کرده اند نمی تواند مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی نامیده شود. شکسته شدن این توهم، چریک ها را به بازنگری در مشی مسلحانه مجبور ساخت به طوری که حمید مؤمنی که یکی از نظریه پردازان چریک ها محسوب می شد در گفت وگوهای خود با کمال پولادی، یکی از سمپات های سازمان، خاطرنشان ساخته بود که نظراتشان درباره مبارزه مسلحانه تغییر کرده است و اکنون با خود سلاح حمل می کنند تا هنگام رویارویی با مأمورین یا کشته شوند یا بگریزند.

آنچه را که حمید مؤمنی برای کمال پولادی گفت از استراتژی جدید سازمان حکایت می کند ولی شاید کشته شدن این نظریه پرداز چریک ها در بهمن ماه سال 54 در این رویکرد نوین وقفه ایجاد کرد. زیرا در همان سال حسین ناهیدی سربازجوی ساواک در مشهد توسط چریک ها ترور شد و مدت کوتاهی بعد یعنی در اردیبهشت سال 55 بمبی در اداره کار و امور اجتماعی مشهد منفجر کردند که منجر به کشته شدن دو تن از کارمندان این اداره شد. بمب گذاری در اداره کار از سوی چریک ها بدان سبب صورت گرفت که آن اداره سیاست های ضدکارگری رژیم را اجرا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه