- پیشگفتار 1
- اشاره 3
- 3 - خلقت انسان از نفس واحده 5
- اشاره 5
- 2 - عارضی بودن تفرقه 5
- 1 - نفخ صور از جانب خدا برای آدم علیه السلام 5
- 5 - فطرت یکسان 6
- 6 - الهام به نفس بشر 6
- 4 - تکریم بنی آدم 6
- 9 - همگانی بودن بعثت 7
- 7 - یکپارچگی امت اسلامی 7
- 8 - پیامبر همگان 7
- قرآن و اتحاد ملّی 8
- روایات و اتحاد ملّی 12
- سیره پیامبرصلی الله علیه وآله در مورد اتحاد ملّی 15
- اتحاد ملّی در صدر اسلام از دیدگاه مستشرقان 19
- راه کارهای اتّحاد ملّی 21
- توضیح 21
- 1 - مخالفت با شعارهای قومی 21
- 3 - دادن پُست ها به اقوام مختلف 22
- 2 - ایجاد اخوّت بین اقوام 22
- 4 - تقویت ارزش های دینی 23
- 5 - پیوندهای خانوادگی بین اقوام 23
- 7 - طرد اقوام نااهل از خود 25
- تعصب مذموم 25
- اشاره 27
- اشاره 28
- اقسام انسجام اسلامی 28
- 2 - انسجام حقیقی 29
- روایات و دعوت به انسجام سیاسی 30
- توضیح 32
- راهکارهای انسجام سیاسی 32
- 1 - شناخت هر مذهب از منابع آن 32
- 2 - حسن ظنّ به دیگری 33
- اشاره 36
- 4 - حکم به ظاهر افراد 36
- قرآن و حکم به ظاهر افراد 36
- روایات اهل بیت علیهم السلام و حکم به ظاهر افراد 37
- روایات اهل سنت و حکم به ظاهر افراد 38
- د) شاطبی می گوید 43
- ب) ابن حجر عسقلانی می گوید 43
- الف) ابن تیمیه می گوید 43
- ه) ذهبی می گوید 43
- و) رشید رضا در تفسیر «المنار» می گوید 44
- ز) ابن حزم می گوید 45
- 5 - گفت و گو در مسائل اختلافی 46
- 6 - دوری از خطّ غلو 46
- 7 - پرهیز از کید دشمنان اسلامی 51
- 9 - پرهیز از کلمات حساسیت زا و نفرت انگیز به یکدیگر 51
- 8 - ضرورت یک صدایی به هنگام شداید 51
- 11 - رعایت اخلاق اسلامی نسبت به یکدیگر 53
- 10 - پرهیز از ناسزا گفتن به مقدسات طرف مقابل 53
- 12 - ملاقات و گفت و گو 54
- 14 - یکی شدن اصطلاحات 55
- 15 - بازنگری تدوین تاریخ اسلامی 56
- 16 - پرداختن به مسائل مهم 58
- 17 - همکاری در مسائل اتفاقی 61
- 1 - توحید 66
- 2 - ابعاد جهانی اسلام 66
- 3 - گسترش روحیه برادری 66
- توضیح 66
- 4 - همکاری اجتماعی 67
- 6 - حج، کنگره عظیم جهان اسلام 68
- 5 - مسجد و اقامه جمعه و جماعت 68
- 7 - به کار گرفتن زبان عربی در عبادات 69
- 1 - حفظ جان شیعیان 77
- 2 - وجود شیعه در بین جامعه 77
- اشاره 77
- 3 - اتمام حجّت بر تمام مردم 78
- 2 - به استضعاف کشیدن گروهی از مردم 79
- توضیح 79
- 3 - کشتار و اسارت 79
- 1 - بی آبرویی 79
- 1 - اتهام به یکدیگر 80
- اشاره 80
- 2 - عدم تعقل 84
- 3 - نداشتن بینش سیاسی واقع بینانه 84
- 6 - حکم به لوازم اعتقاد 85
- 5 - عدم توجه به دشمن مشترک 85
- 4 - شناخت هر مذهب از زبان مخالفان 85
- 7 - سوء ظنّ به دیگری 86
- انسجام تکوینی در صدر اسلام 87
- وصیّت پیامبران به پیروی از جانشین به حقّ 88
- وحدت حقیقی بر محور امام معصوم علیهم السلام 89
- اشاره 94
- 1 - امتحان ملائکه و شیطان با خلقت حضرت آدم علیه السلام 94
- 2 - امتحان امُت اسلامی در وحدت بر مسأله امامت 96
- ایمان همراه با ولایت 98
- علم پیامبرصلی الله علیه وآله به اختلاف امت اسلامی 102
- توجیه کلام حضرت هارون علیه السلام 103
- رجوع به خدا و رسول هنگام اختلاف در جانشین پیامبرصلی الله علیه وآله 105
- حرمت کتمان حقایق 107
- امام علی علیه السلام و دعوت به اهل بیت علیهم السلام 109
- غدیر، محور انسجام حقیقی 111
- طرح غدیر، در راستای انسجام اسلامی 116
- توضیح 124
- غدیر از دیدگاه برخی اهل سنت 124
- 2 - محمد بن طلحه شافعی 125
- 1 - محمد بن محمد غزّالی 125
- 4 - محمد بن یوسف گنجی شافعی 126
- 3 - سبط بن جوزی 126
- 6 - تقی الدین مقریزی 127
- 7 - سعدالدین تفتازانی 127
- 1 - فرید الدین عطار نیشابوری (513 - 586 ق) 129
- اشاره 129
- پیام های غدیر به جامعه اسلامی 136
غَیْبِهِ أَحَداً»؛(1) «دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی سازد»،
پس به طور حتم، پیامبرصلی الله علیه وآله از اتّفاقی که بعد از او بر سر مسأله خلافت افتاد اطلاع داشته است.
2 - ابوهریره از رسول خداصلی الله علیه وآله نقل کرده که فرمود: «افترقت الیهود علی احدی - او اثنتین - و سبعین فرقه، و تفرّقت النصاری علی احدی - او اثنتین - و سبعین فرقه، و تفترق امّتی علی ثلاث و سبعین فرقه»؛(2) «یهود بر هفتاد و یک یا هفتاد و دو فرقه متفرق شدند،و نصارا بر هفتاد و یک و یا هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند، و امت من بر هفتاد و سه دسته متفرق می گردند».
توجیه کلام حضرت هارون علیه السلام
برخی می گویند: حضرت موسی علیه السلام بعد از بازگشت از کوه طور چون مشاهده کرد که عده ای از قومش گوساله پرست شده اند به برادرش هارون فرمود: «یاهارُونُ ما مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی»؛(3) «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آن ها گمراه شدند... از من پیروی نکردی؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودی؟!»
هارون در جواب حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: «یَبْنَؤُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَ ئِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی»؛(4) «ای فرزند مادرم! [= ای برادر! ]ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو
1- جن / 26.
2- سنن ترمذی، ج 5، ص 25، ح 2640.
3- طه / 92.
4- طه /94.