بانک جامع اشعار غدیرستان صفحه 1339

صفحه 1339

گرچه خود از غصه لبریز است قلب نازنینم

روز یار خلق و شب همبازی طفل یتیمم

همنشینی با فقیری را به شاهی برگزینم

من همان شاهم که بار پیرزن گیرم

به دوش چون تنور او بود در دل شرار آتشینم

گر ببینم اشک غم می ریزد ازچشم

یتیمی میرود تا عرش اعلا آه از قلب حزینم

گرچه هستی رو سیه (میثم) به اجراین قصیده

دستگیر و شافع و یارت به روز واپسینم

شماره 48

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه