بانک جامع اشعار غدیرستان صفحه 1473

صفحه 1473

کرده ای لاهوتیان را نیز مات خویشتن

عقل ناسوتی نه تنها در تو حیران است و بس

در بیابان غمت بس خضرها سرگشته اند

وادی حی_رت هم_انا این بی_ابان است و بس

نی همین پروانه سوزد از شرار عشق تو

بلکه بلبل هم ز سودای تو نالان است و بس

خسروا شاها "صغیر" آن بندۀ شرمنده ات

کش به درد بی دوا لطف تو درمان است و بس

سال و ماه و هفته و روز و شب از درگاه تو

هرچه از او می رسد اکرام و احسان است و بس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه