بانک جامع اشعار غدیرستان صفحه 1728

صفحه 1728

زود مرد جرایحی چو بدید

گفت باید به تیغ باز برید

بسته ی زخم را کلید آید

هیچ طاقت نداشت با دم گاز

گفت بگذار تا بوقت نماز

چون شد اندر نماز، حجّامش

ببرید آن لطیف اندامش

جمله پیکان ازو برون آورد

و او شده بیخبر ز ناله و درد

چون برون آمد از نماز علی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه