آینه غدیر در روایت شیعه و اهل سنت صفحه 383

صفحه 383

رود، و آن برنامه خود را اجرا کند، آری هیچ قدمی نمی توانست بردارد مگر آنکه زیر پای خود را محکم سازد مبادا سست شود و فرو ریزد!...

با دو تن رفیقش ابن جراح و عمر به سوی خانه علی علیه السلام روان شد، هر چه می توانست با فروتنی و نرمی با او سخن گفت، ولی علی علیه السلام روی حق خود ثابت بود و تسلیم سخنان نرم ابوبکر نشد، گر چه برای به دست آوردن حق از دست رفته اش نمی خواست سختی نشان دهد یا مردم را بشوراند.

ابابکر خواست برای تسلیم ساختن او نگرانش کند و درباره از میان رفتن وحدت مسلمانان او را بترساند، گفت:

«پسر عموی رسول خدا و شوهر دختر او می خواهد اجتماع و اتحاد مسلمانان را بر هم زند؟ عباس که در آن مجلس حاضر بود بیدرنگ گفت:

«هیچ کس به مقام رسول خدا صلی الله علیه و آله از او  شایسته تر نیست!»

علی علیه السلام با آرامی و اطمینان گفت:

«این مقام مرا می سزد بدین جهت به شما دست بیعت نمی دهم و شما برای بیعت کردن با من سزاوارترید ....»

ابابکر گفت:

«آیا بیعت با من بدون رضایت مردم بود؟»

علی علیه السلام گفت:

«شما برای اثبات برتری خود بر انصار، دلیل آوردید که محمد صلی الله علیه و آله از شماست و انصار از این راه زمام خود را به دست شما دادند. من هم برای اثبات حق خود دلیلی جز همانکه برای انصار آوردید، نمی آورم.»

عمر گفت:

«رسول خدا از ما و شما بود»

علی علیه السلام نگاه تندی به او کرد و خشمگین گفت:

«ما در حال حیات و ممات رسول خدا به او اولی هستیم، ای عمر ما آل پیمبر و موضع سر او، و پناهگاه امر او، و صندوق علم او می باشیم ... هیچ کس از این امت را به پایه آل محمد صلی الله علیه و آله که سرچشمه خیر از آنان به سوی اینان جاری شده هرگز برابر نمی توان دانست!...»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه