آینه غدیر در روایت شیعه و اهل سنت صفحه 478

که گوسفند و گاو و آرد بود و آن را برای زن و فرزند کسانی که از مدینه آمده بودند فرستاده شد.(1)

مثنی گفت: کی؟ دشمن را تا سیب تعقیب می کند [چه کسی تا سیب پیش روی می کند] نخستین کسانی که آن روز دعوت مثنی را پذیرفتند مستبسل و یاران وی بودند که روز پیش می خواسته بود از صف مسلمانان در آید و به دنبال دشمن رود و کسان را ترغیب کرده بود، مثنی بگفت تا پل را برای آنها آماده کردند و آنها را به تعقیب فرستاد پس از آنها مردم بجیله و دیگر سواران مسلمان راهی شدند و به دنبال دشمن تا سیب رفتند. در اردوگاه از جنگاوران پل کس نبود که نرفته باشد، گاو و اسیر و غنیمت به دست آوردند که مثنی همه را میان آنها تقسیم کرد. و سخت کوشان قبایل را بیشتر داد و یک چهارم خمس را به مساوات بر مردم بجیله تقسیم کرد و سه چهارم را همراه عکرمه به مدینه فرستاد.

سران تعاقب کنندگان از مثنی خواستند که اجازه پیش روی دهد و مثنی اجازه داد و مهاجمان دهکده های اطراف را تاراج کردند مسلمانان بر همه سواد تا دجله تسلط یافتند.(2)

خبر فنافس

اشاره

زیاد گوید: مثنی در سواد پیشروی کرد و در الیس فرود آمد که یکی از دهکده های انبار بود، و این غزا غزای اخیر انبار و غزای اخیر الیس نام گرفت و دو تن که یکی از اهل انبار و یکی حیری مثنی را به پیشروی ترغیب کردند و هر کدامشا از بازاری سخن آوردند.

آن که اهل انبار بود مثنی را سوی خنافس دلالت کرد و حیری می گفت سوی بغداد رود مثنی گفت: کدام یک پیش از دیگری است؟ گفتند این دو جا چند منزل از هم فاصله دارد، مثنی گفت کدام یک فوری تر است؟