آینه غدیر در روایت شیعه و اهل سنت صفحه 61

صفحه 61

ابلاغ این دعوت شد زیرا تا آن زمان دعوت مخفیانه انجام می گرفت و تعداد کمی اسلام را پذیرا شده بودند، اما هنگامی که آیات «وَ اَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْاَقْرَبین» و «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ»(1) نازل گردید. پیغمبر مأمور شد دعوت خود آشکار سازد، و نخست از خویشاوندان شروع کند.(2)

امّا کیفیت این ابلاغ و انذار به طور اجمال چنین بوده که پیامبر صلی الله علیه و آله بستگانش را به خانه ابوطالب دعوت کرد، آنها در آن روز حدود چهل نفر بودند و از عموهای پیامبر ابوطالب و حمزه و ابولهب حضور داشتند، پس از صرف غذا هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله می خواست وظیفه خود را ابلاغ کند، ابولهب با گفته های خود زمینه را از میان برد، لذا فردای همان روز پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را دعوت دیگری به غذا کرد.

بعد از صرف غذا چنین فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب! من به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آنچه من آورده ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام و خداوند به من دستور داده است که شما را دعوت به این آیین کنم. کدام یک از شما مرا در این کار یاری خواهد کرد تا برادر و جانشین من باشید؟ جمعیت همگی سر باز زدند جز علی علیه السلام که از همه کوچکتر بود برخاست و عرض کرد: ای پیامبر خدا! من در این راه یار و یاور توام پیامبر صلی الله علیه و آله دست بر گردن علی علیه السلام نهاد وفرمود:

«ان هذا اخی و وصی و خلیفتی فیکم فاسمعوه و اطیعوه»

«این برادر و وصی و جانشین من در شما است، سخن او را بشنوید و فرمانش را اطاعت کنید».

جمعیت از جا برخاستند در حالی که خنده تمسخرآمیزی بر لب داشتند و به ابوطالب می گفتند: به تو دستور می دهد که گوش به فرمان پسرت کنی، و از وی اطاعت نمایی!


1- . سوره حجر، آیه 94.
2- . سیره ابن هشام، ج 1، ص 280.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه