الغدیر همراه جلد 3 صفحه 16

صفحه 16

غدیریه او :

پیشتر باید به داستان نظم این غدیریه پرداخت: ابن منیر یک هدیه همراه برده ای سیاه نزد سید مرتضی علم الهدی فرستاد. سید مرتضی به وی نوشت: اگر عددی کمتر از یک و رنگی برتر از سیاه سراغ داشتی آن را برای من می فرستادی!

ابن منیر سوگند یاد کرد که این بار بهترین هدایا را با عزیزترین کسانش بفرستد، پس هدایایی ارزشمند فراهم کرد و همراه با غلام خود به نام تَتَر که بسیار دوستش می داشت و در مواقع غم و غصه، او را شاد می گرداند، فرستاد. سید مرتضی پنداشت که آن غلام نیز جزو هدایاست و او را نگاه داشت. حال ابن منیر سخت شد و از جدایی تَتَر دلش گرفت و قصیده ای ساخت که بدان وسیله چاره جویی کند و غلامش تَتَر را از سید بازپس بگیرد. ابن منیر در آن قصیده تهدید کرد که اگر غلام را پس ندهد از همه معتقدات و مسلمات تشیع دست خواهد کشید و عقیده ضدّ برخواهد گزید. وقتی سید این قصیده را خواند لبخندی زد و گفت غلامش را زیاد نگاه داشته ایم او معذور است آنگاه با هدایایی او را پس فرستاد پس جمله ها و فعل های منفی همه اش از باب ناز و دلال و راه جستن به دل سید بوده و چه لطیف سروده است.

... لَئِنِ الشریف الموسوی

ابن الشریف ابی مضر

ابدی الجحود و لم یردّ

الیّ مملوکی تتر...

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه