بر کرانه غدیر صفحه 1133

صفحه 1133

*****

الغدیر، ج 2، ص 168.

کودکی پیامبر

فاطمه بنت اسد می گوید:

چون عبدالمطلب درگذشت. ابوطالب بنا بر وصیت پدرش، پیامبر را بر گرفت و من نیز به پرستاری از او برخاستم.

در بوستان خانه ی ما درختهای خرمائی بود و در آن هنگام نوبر خرما بود. من و کنیزم هر روز خرماها را جمع می کردیم. روزی ما فراموش کردیم که خرما را جمع کنیم. کودکان از کوچه آمده و خرماها را جمع کردند. من خوابیدم و از شرم این که محمد صلی الله علیه و آله و سلم بیدار شود، آستینم را بر چهره افکندم، پس محمد صلی الله علیه و آله و سلم بیدار شد و به درون بستان رفت و خرمائی بر زمین ندید.

پس به درخت خرما اشاره کرد و گفت:

ای درخت من گرسنه ام.

پس من دیدم که درخت شاخه هایش را که خرما بر آن بود فرود آورد. تا او آنچه خواست بخورد. سپس آن شاخه بالا رفت. من پابرهنه به سویش دویدم و جریان را به او گفتم.

او گفت:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه