بر کرانه غدیر صفحه 1274

صفحه 1274

بین محمد خلعی و ابن حماد شاعر، مفاخره ای روی داد. هر کدام خیال می کرد که مدیحه او درباره امیرالمؤمنین علی علیه السلام بهتر از مدیحه دیگری است.

پس هر یک قصیده ای به نظم درآورده و در ضریح علوی انداخته تا این که حضرت فرماید.

پس از مدتی قصیده، خلیعی از ضریح بیرون آمد.

در حالی که بر آن به طلا نوشته شده بود «احسنت و آفرین بر این قصیده» و بعد از مدتی قصیده ابن حماد بیرون آمد در حالی که به آب نقره، این جمله نوشته شده بود. ابن حماد ناراحت شد و خطاب به حضرت گفت:

من دوست قدیمی شما هستم و محمد خلعی به تازگی در زمره دوستان شما وارد شده است. آن شب ابن حماد در خواب دید که امیرالمؤمنین علیه السلام به او می فرماید:

«به راستی که تو از ما هستی، او تازه به ما رسیده و ولایت را پذیرفته است.

پس بر ما لازم است که او را رعایت کنیم.»

*****

الغدیر، ج 11، ص 22.

اسارت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه