بر کرانه غدیر صفحه 1341

صفحه 1341

الغدیر، ج 17، ص 229.

حجر بن عدی

بعد از این که حکومت به زیاد بن ابی سفیان رسید، او به منبر می رفت و علیه علی علیه السلام صحبت می کرد و ناسزا می گفت، حجر بن عدی مانند دیگر صحابه واقعی حضرت، از ایشان دفاع می کردند. روز جمعه ای زیاد بن ابی سفیان خطبه را بیش از حد طول داد و نماز را به تأخیر انداخت. حجر اعتراض کرد. اما او توجهی نداشت. حجر پس از چندین بار اعتراض و پس از این که ترسید که نمازش قضا شود، به نماز برخاست و مردم نیز با او به نماز برخاستند.

زیاد مجبور شد که خطبه را به پایان رسانده و به نماز مشغول شود.

پس

از پایان این ماجرا نامه ای به معاویه نوشت و علیه او بدگویی کرد.

معاویه دستور داد که او را بند و زنجیر به نزد او بفرستند.

پس او را به همراه عده دیگری از دوستان وفادارش با غل و زنجیر به سوی معاویه فرستادند.

آنان را در دوازده مایلی دمشق زندانی کردند تا دستور معاویه دائر بر اعدام هشت نفر از آنها و آزادی شش نفر دیگر رسید.

فرستاده ای که این دستور را آورده بود، به آنها می گفت:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه