بر کرانه غدیر صفحه 1433

صفحه 1433

*****

الغدیر، ج 3، ص 221.

تبعید حاکم

حکم بن ابی العاص در جاهلیت همسایه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از ظهور اسلام، بیش از همه همسایگان دیگر، او را آزار می رساند پس از فتح مکه، به مدینه آمد و در دین اسلام تردید داشت. او همیشه پشت سر رسول الله راه می افتاد و با تکان داد دهان و بینی تقلید در می آورد و چون او به نماز می ایستاد، وی هم پشت سرش می ایستاد و با حرکات انگشتان مسخره بازی در می آورد و به همان گونه در حالت ارتعاش ماند و به جنون مبتلا شد و یک روز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در منزل یکی از زنانش بود، او دزدیده نگاه می کرد.

چون رسول الله وی را شناخت، با نیزه ای کوچک بیرون شد و گفت:

کیست که از سوی من این قورباغه ملعون را ادب کند؟ به خدا که او و خانواده اش نباید با من در یکجا باشند پس همه شان را به طایف تبعید کرد. چون رسول خدا درگذشت، عثمان

به شفاعت از ایشان با ابوبکر سخن گفت و خواست که بازشان گرداند. او نپذیرفت و گفت:

من رانده شدگان رسول الله را پناه نمی دهم.

عمر نیز این چنین جوابی داد

و چون عثمان به خلافت رسید، ایشان را به مدینه آورد و به دروغ گفت [من درباره ی ایشان با رسول سخن گفته و از او خواسته بودم که بازشان گرداند و او به من وعده داده بود که به ایشان اجازه ی بازگشت دهد ولی پیش از اجازه در گذشت]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه