بر کرانه غدیر صفحه 1514

صفحه 1514

عمر گفت:

شکر خدا را که در نزد من چیزی بهتر از این خوابگاه نبود. هر گاه من جان دادم، تابوت مرا به آنجا ببرید و اگر هم عایشه قبول نکرد، به قبرستان مسلمین ببرید. ای کاش خلیفه به ما

اعلام می کرد که جهت اجازه گرفتن از عایشه چیست؟ مگر عایشه وارث حجره پیامبر بود؟ مگر آنها از قول پیامبر نمی گفتند:

که «ما گروه پیامبران ارث نمی گذاریم. بلکه آنچه که به ارث می گذاریم، صدقه است» و با استناد همین حدیث، فدک را از دست فاطمه زهرا علیهم السلام گرفتند.

*****

الغدیر، ج 11، ص 381.

رای خلیفه در تحقق بلوغ

روزی یکی از قضات عراق برای عمر نامه ای نوشت که در این مکان جوانی دزدی کرده است ولی ما نمی دانیم که بالغ است یا نه و حکم آن چیست؟

عمر که از شریعت اسلام آگاهی کافی نداشت، در جواب نامه نوشت که:

آن جوان را وجب کنید. اگر شش وجب بود، دستش را قطع کنید. آن قاضی آن جوان را وجب کرد. آن جوان شش وجب یک بند انگشت کم بود پس او را رها کردند. در حالی که آنچه از شریعت اسلام می آید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه