بر کرانه غدیر صفحه 1533

صفحه 1533

آنچه که شده است گذشته ولی به خدا قسم ما در هیچ امری بدون علی علیه السلام تصمیم نمی گیریم و هیچ کاری را بدون اذن او انجام نمی دهیم.

*****

الغدیر، ج 2، ص 370.

آتش علیه عثمان

هنگامی که عثمان در محاصره بود و مروان بن حکم برای دفاع از او به شدت می جنگید عایشه تصمیم گرفت به حج برود مروان و زید بن ثابت و عبدالرحمن بن عتاب نزد او آمده و گفتند:

ام المؤمنین!

چه می شد اگر می ماندی، زیرا امیرالمؤمنین عثمان همچنان که می بینی در محاصره است و تو مقام و نفوذی در میان مردم داری که می توانی از او دفاع کنی.

عایشه گفت:

من بار سفر بسته ام و نمی توانم بمانم. حرف خود را تکرار کردند. او همان جواب را باز گفت. در این وقت مروان به این بیت تمثل جست: «کشور را علیه من به آتش کشید - و چون شعله ور گشت راه خویش گرفت.» عایشه به او پرخاش کرد:

آهای تو که برایم شعر و مثل می آوری، بدان که به خدا دلم می خواهد تو و رفیقت یعنی عثمان که به سرنوشتش علاقمندی بپای هر کدامتان سنگی بسته بود و به دریا می افتادید و سپس به طرف مکه به راه افتاد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه