بر کرانه غدیر صفحه 1633

صفحه 1633

الغدیر، ج 9، ص 121.

از ابدال

ابوبکر غسانی، متوفی در سال 371 عادتش این بود که بعد از نماز عصر تا پیش از نماز مغرب می خوابید.

اتفاقا روزی مردی برای دیدارش پیش او می رود، او آنقدر صحبت می کند که از خواب بعد از عصر می ماند. هنگامی که آن مرد می رود، خادمش می پرسید:

او که بود؟

ابوبکر جواب می دهد که او یکی از مردانی است که ابدال را می شناسد و هر سال یکبار به دیدن من می آید.

خادم می گوید:

از آن پس همیشه مترصد آمدن او بودم. تا او دوباره به دیدن ابوبکر آمد.

پس از پایان صحبت هایش با شیخ، گفت:

که می خواهد به ملاقات ابومحمد ضریر که در فلان غار زندگی می کند، برود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه