- مقدمه ناشر 1
- پیشگفتار 2
- واقعه غدیر 3
- اهمیّت واقعه غدیر 9
- موضع جغرافیایی غدیر خم 9
- راویان حدیث غدیر از صحابه 11
- حرف الف 11
- اشاره 11
- حرف ثاء 12
- حرف باء 12
- حرف جیم 12
- حرف راء و زاء 13
- حرف حاء 13
- حرف خاء 13
- حرف طاء 14
- حرف سین 14
- حرف عین 14
- حرف قاف و کاف 17
- حرف هاء تا آخر حروف. 17
- حرف نون 17
- حرف میم 17
- حرف فاء 17
- راویان حدیث غدیر از تابعین 18
- توضیح 18
- راویان حدیث در قرن سوّم 20
- راویان حدیث در قرن دوّم 20
- راویان حدیث در قرن چهارم 20
- راویان حدیث در قرن پنجم 21
- راویان حدیث در قرن هفتم 22
- راویان حدیث در قرن ششم 22
- راویان حدیث در قرن هشتم 22
- راویان حدیث در قرن نهم 23
- راویان حدیث در قرن یازدهم 24
- راویان حدیث در قرن دوازدهم 24
- راویان حدیث در قرن دهم 24
- راویان حدیث در قرن سیزدهم 25
- راویان حدیث در قرن چهاردهم 25
- تواتر حدیث غدیر 26
- کسانی که اعتراف به تواتر حدیث غدیر نموده اند 26
- اشاره 26
- تصریح به صحت حدیث غدیر 28
- اشاره 28
- 1 - ابن حجر هیتمی 28
- 4 - ابن کثیر دمشقی 29
- 7 - ابن عبدالبرّ قرطبی 29
- 3 - حلبی 29
- 2 - حاکم نیشابوری 29
- 5 - ترمذی 29
- 6 - ابو جعفر طحاوی 29
- 10 - آلوسی 30
- 11 - ابن حجر عسقلانی 30
- 9 - عاصمی 30
- 8 - سبط بن جوزی 30
- 12 - ابن مغازلی شافعی 30
- 14 - ابو حامد غزّالی 31
- 16 - حافظ ابو عبداللَّه گنجی شافعی 31
- 15 - ابن ابی الحدید معتزلی 31
- 13 - فقیه ابو عبداللَّه بغدادی (م 330) 31
- 20 - شهاب الدین قسطلانی (923) 32
- 17 - شیخ ابو المکارم علاء الدین سمنانی (736) 32
- 18 - شمس الدین ذهبی شافعی (748) 32
- 19 - حافظ نورالدین هیثمی (807) 32
- 21 - شیخ نور الدین هروی قاری حنفی (1014) 33
- 23 - میرزا محمّد بَدَخشی 33
- 22 - شیخ احمد بن باکثیر مکی (1047) 33
- 24 - ابو العرفان صبّان شافعی (1206) 33
- البانی و سند حدیث غدیر 34
- 25 - ناصر الدین البانی 34
- توضیح 36
- حدیث تهنیت 36
- راویان حدیث تهنیت از علمای عامه 37
- 1 - محمد بن جریر طبری 39
- مؤلّفان پیرامون حدیث غدیر 39
- اشاره 39
- 2 - حافظ ابن عقده 40
- 3 - ابوبکر جعابی 40
- 4 - علی بن عمر دارقطنی 40
- 5 - شمس الدین ذهبی 40
- 9 - امام الحرمین جوینی 41
- 8 - ابو القاسم عبیداللَّه حسکانی 41
- 7 - ابو سعید سجستانی 41
- 6 - جزری شافعی 41
- توضیح 42
- 2 - تبادر هنگام اضافه به افراد انسان 42
- 3 - استعمال قرآنی 42
- 1 - تبادر از حاقّ لفظ 42
- دلالت حدیث غدیر 42
- 4 - فهم صحابه 43
- 5 - اشتراک معنوی 44
- 6 - قرینه صدر حدیث 46
- 7 - ذیل حدیث 47
- 8 - گواهی گرفتن از مردم 48
- 9 - اکمال دین به ولایت حضرت علی علیه السلام 48
- 10 - خبر وفات پیامبرصلی الله علیه وآله 49
- 12 - ترس پیامبرصلی الله علیه وآله 50
- 11 - تبریک به پیامبرصلی الله علیه وآله 50
- 13 - انکار حارث بن نعمان 51
- 14 - تعبیر به نصب 52
- 15 - تاج گذاری 52
- 16 - تعبیر به اولویّت 53
- 2 - ابوالمجد مجدود بن آدم، معروف به حکیم نسائی 55
- 1 - محمد بن محمد غزّالی 55
- اعتراف کنندگان به دلالت حدیث غدیر بر ولایت 55
- اشاره 55
- 3 - فرید الدین عطار نیشابوری 55
- 4 - محمد بن طلحه شافعی 56
- 7 - سعیدالدین فرغانی 57
- 6 - محمد بن یوسف گنجی شافعی 57
- 5 - سبط بن جوزی 57
- 8 - تقی الدین مقریزی 58
- 9 - سعدالدین تفتازانی 58
- الف - روز شورا 63
- 1 - احتجاج امام علی علیه السلام 63
- احتجاجات به حدیث غدیر 63
- ب - ایام خلافت عثمان 65
- ج - در اجتماع کوفه 67
- د - احتجاج در جنگ جمل 72
- و - احتجاج در روز صفین 73
- ه - حدیث سواران در کوفه 73
- 3 - احتجاج دیگران به حدیث غدیر 74
- 2 - احتجاج حضرت زهراعلیها السلام به حدیث غدیر 74
- بررسی شبهات 77
- 1 - حدیث از طریق ثقات نقل نشده است!! 77
- پاسخ 77
- بررسی شبهات 77
- 2 - مردم در صحت آن نزاع دارند!! 79
- پاسخ 80
- 3 - «مولی» به معنای اولویّت نیست!! 80
- پاسخ 80
- ریشه واژه «مولی» 82
- 5 - امامت حضرت امیرعلیه السلام بعد از عثمان!! 84
- پاسخ 84
- 4 - اولی و سزاوارتر در محبّت!! 84
- 6 - امامت باطنی نه ظاهری!! 85
- پاسخ 85
- پاسخ 86
- پاسخ 86
- 7 - احتمال اولویّت در تعظیم!! 86
- 8 - نقض به آیه 68 سوره آل عمران!! 87
- پاسخ 87
- 9 - ذیل حدیث!! 88
- پاسخ 88
- 11 - استدلال به روایتی از حسن مثنّی 90
- 10 - مولی به معنای محبوب!! 90
- پاسخ 90
- پاسخ 91
- 12 - قرینه ای بر حمل بر محبّت!! 91
- پاسخ 92
- 13 - اشکال اجتماع دو متصرّف!! 94
- پاسخ 94
1- 139. تذکره الحفاظ، ج 3، ص 231.
2- 140. الغدیر، ج 1.
3- 141. نفحات الازهار.
4- 142. شواهد التنزیل، ج 1، ص 190، ح 246.
5- 143. ینابیع الموده، ص 36.
دلالت حدیث غدیر
توضیح
کلمه «مولی» در حدیث غدیر به معنای سرپرست و امام و اولی به تصرف است، و این معنا را از طرق مختلف می توان به اثبات رساند:
1 - تبادر از حاقّ لفظ
لفظ «ولیّ» و «مولی» در لغت گرچه به معانی مختلفی آمده است، ولی هنگامی که بدون قرینه به کار می رود عرب از آن معنای سرپرست و اولی به تصرف که همان معنای امامت است استفاده می کند. و تبادر علامت حقیقت است.
2 - تبادر هنگام اضافه به افراد انسان
بر فرض که تبادر از حاقّ لفظ را قبول نداشته باشیم می توان ادعای این تواتر را هنگام اضافه این کلمه به افراد انسان استفاده کرد. مثلاً: عرب می گوید: ولی و مولای همسر، این به معنای سرپرست است. و نیز می گوید: ولی و مولای طفل، اینجا نیز در سرپرست به کار رفته است.
3 - استعمال قرآنی
با مراجعه به قرآن کریم پی خواهیم برد که کلمه «مولی» به معنای اولویّت به کار رفته است. خداوند متعال می فرماید: « فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ