- مقدمه ناشر 1
- قرآن و ضرورت وجود حجّت در هر زمان 3
- 1 - آیات «لیله القدر» 3
- الف) سوره قدر 3
- 1 - آیات «لیله القدر» 3
- ب) سوره دخان 4
- مستفاد از آیات و روایات 8
- 2 - آیات «شهادت و گواهی» 8
- 2 - آیات «شهادت و گواهی» 8
- صفات شاهد 11
- 3 - آیه انذار 15
- 3 - آیه انذار 15
- «هادی» در اصطلاح قرآن 16
- مصداق هادی در آیه 17
- 4 - آیه نذیر 18
- 5 - آیه هدایت 19
- 6 - آیه صادقین 20
- 7 - آیه اولی الامر 22
- 8 - آیه امام 23
- 8 - آیه امام 23
- ضرورت وجود حجّت 25
- روایات عامه 26
- احتمال مخالف 26
- روایات اهل بیت علیهم السلام 27
- 2 - امام کفر و ضلالت 28
- 3 - صحف موسی علیه السلام 28
- اصطلاحات «امام» در قرآن 28
- اصطلاحات «امام» در قرآن 28
- 1 - امام به حق 28
- 4 - لوح محفوظ 29
- صفات امام بر حق 29
- حقّ طاعت الهی 31
- قرآن و نصّ بر امام 31
- حقّ حاکمیت الهی 32
- قرآن و نصب امام 33
- قرآن و نصب امام 33
- آیه اول 34
- آیه اول 34
- مفهوم خلیفه 34
- مقصود از خلافت الهی 36
- مقصود از «اسماء» 37
- مصداق «خلیفه» در آیه 38
- عدم اختصاص خلافت به آدم علیه السلام 40
- آیه دوم 41
- آیه سوم 42
- آیه چهارم 42
- آیه پنجم 43
- روایات و مسأله نصّ بر امام 44
- 2 - ولایت پیامبرصلی الله علیه وآله 45
- کسانی که از جانب خداوند ولایت دارند 45
- 1 - ولایت خداوند متعال 45
- کسانی که از جانب خداوند ولایت دارند 45
- بررسی آیات معارض 46
- 4 - ولایت اهل بیت علیهم السلام 46
- بررسی آیات معارض 46
- الف) خطاب های عمومی قرآن 46
- ب) آیات خلافت 48
- ج) آیه امانت 49
- مفهوم اصطفا «انتخاب» 50
- انتخاب اوصیا از دیدگاه قرآن 50
- اوصیا از ذریّه پیامبران 51
- عنایت خاص به ذریّه انبیا 54
- انتخاب اوصیا از جانب خداوند 56
- تغییر ناپذیری سنّت الهی 57
- نقد کلام ابوالحسن ندوی 57
- نقد کلام ابوالحسن ندوی 57
- پاسخ 58
- گزارشی از اوصیای پیامبران 60
- 1 - شیث وصی حضرت آدم علیه السلام 60
- 2 - انوش، وصیّ شیث 61
- 4 - مهلائیل وصیّ قینان 62
- 6 - ادریس نبیّ وصیّ یوارد 63
- 5 - یوارد وصیّ مهلائیل 63
- 7 - متوشلح وصیّ ادریس 64
- 8 - لمک، وصیّ متوشلح 65
- 9 - نوح نبیّ، وصیّ لمک 65
- 10 - سام، وصیّ حضرت نوح 66
- 12 - شالح، وصیّ أرفخشد 67
- 11 - ارفخشد، وصیّ سام 67
- 14 - وصیت ابراهیم به فرزندش اسماعیل علیهما السلام 69
- 15 - وصیت داوود به سلیمان علیهما السلام 70
- عصر فترت 72
- اوصیا از نسل حضرت اسماعیل علیه السلام در عصر فترت 74
- 1 - الیاس بن مضر 74
- اوصیا از نسل حضرت اسماعیل علیه السلام در عصر فترت 74
- 3 - کعب بن لؤی 75
- 2 - کنانه بن خزیمه 75
- 4 - قصیّ بن کلاب 76
- 5 - عبدمناف بن قصی 77
- 6 - هاشم بن عبد مناف 77
- 7 - عبدالمطلب بن هاشم 77
- غدیر محور انسجام حقیقی 81
- عواقب انکار نصّ بر امام علی علیه السلام 87
- اعتراف اهل سنت به عواقب انکار نص 88
- اعتراف اهل سنت به عواقب انکار نص 88
- 1 - دکتر احمد محمود صبحی 88
- 3 - ابن قتیبه 89
- 4 - مقریزی 89
- 2 - جاحظ 89
- 6 – ابو الثناء آلوسی 90
- 5 - ابن حزم ظاهری 90
- 7 - دکتر طه حسین مصری 91
- 9 - دکتر احمد امین مصری 93
- 10 - دکتر علی سامی نشار 94
- 13 - مصطفی رافعی، دکترای حقوق در دانشگاه پاریس 96
- 11 - عباس محمود عقّاد 96
- 12 - دکتر محمود خالدی، استاد دانشگاه یرموک، اردن 96
- 14 - محمّد رشید رضا 97
- 15 - سیّد قطب 97
می فرماید: «وَما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلّا لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛(1) «هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به جهت آن که به اذن الهی از او اطاعت کنند.»
از این آیه به طور وضوح استفاده می شود که اطاعت پیامبرصلی الله علیه وآله فرع بر اطاعت خدا و در طول است.
و نیز در جایی دیگر می فرماید: «مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»؛(2) «هر کس رسول را اطاعت کند، قطعاً خدا را اطاعت کرده است.»
حقّ حاکمیت الهی
هم چنین از اقسام توحید افعالی، توحید در حاکمیّت است؛ یعنی حکومت، حکمرانی و حاکمیّت بالاصاله و ذاتاً برای خداوند است؛ زیرا حاکمیّت هرگز منفکّ از تصرّف در نفوس و اموال و ایجاد محدودیت نیست، در حالی که تصرف و محدودیت در غیر، حقّ کسی است که بر دیگران ولایت و سلطه دارد و در غیر این صورت تصرّف عدوانی است حقّ ولایت و سلطنت که بالاصاله و ذاتاً برای خداوند است، لذا حاکمیت نیز از آنِ او است، و هر کس که قرار است بر مردم حکومت کند باید از جانب او اذن داشته باشد.
خداوند متعال به این موضوع اشاره کرده و دو نوع حاکمیّت را در قرآن برای خود ذکر کرده است:
الف) حاکمیت تشریع و قانون گذاری؛ آنجا که می فرماید: «إِنِ الْحُکْمُ إِلّا للَّهِ ِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلّا إِیّاهُ»؛(3) «و تنها حکم فرمای عالم خداوند است و امر فرموده که جز آن ذات یکتا را نپرستید.»
1- 55. سوره نساء، آیه 64.
2- 56. سوره نساء، آیه 80.
3- 57. سوره یوسف، آیه 40.